اوج بی برنامگیهای باشگاه استقلال را میتوانی در حضور چند روزه نوازی در این تیم ببینی.
نصرا... عبداللهی بهعنوان سرپرست باشگاه استقلال قبل از بازی با سپیدرود به نوازی زنگ میزند که در تمرین حاضر شو. نوازی خودش را به تهران میرساند و سر تمرین حاضر میشود اما این حضور به بیست و چهار ساعت هم نکشیده، میگویند که نمیتوانی به رشت بیایی و استقلالیها با همان ترکیب قبلی در کادرفنی به رشت میروند. ماجرا به اینجا ختم نمیشود. بازهم به محمد نوازی میگویند باید در تمرینات بزرگسالان در کنار درموت باشی.
سرمربی تیم امید استقلال قبول میکند و چند روزی به تمرین میرود اما دوباره میگویند در تمرینات هم دیگر آفتابی نشو. بازی کردن با شخصیت بازیکنان سابق استقلال که حالا در قامت یک مربی در کنار تیم هستند انگار به یکی از برنامههای استقلالیها تبدیل شده است. مهره سوزی که میتواند ضربه بزرگی به آنها بزند. اینکه در آن باشگاه چه میگذرد و چه کسی حرف اول و آخر را میزند، سوال بی جوابی است که بعید است خود مسوولان استقلال هم پاسخ درستی برای آن داشته باشند.
اعضای هیات مدیره استقلال در حال حاضر چهار نفر هستند که حتی به صورت دو به دو هم اتفاق نظر ندارند و هر کس ساز خود را میزند و این میتواند بزرگترین آفتی باشد که ضربه محکمی به استقلال بزند. امروز آنچه میشود از بیبرنامگیهای این باشگاه برداشت کرد این است که مسوولان استقلال خودشان سردرگم هستند و نمیدانند چه تصمیمی میگیرند. در چنین شرایطی چه توقعی میتوان داشت که آنها به فکر استخدام مربی بزرگ باشند و کمی هم دلشان به حال این باشگاه مردمی بسوزد؟