تحلیل اوضاع میدانی در سوریه؛
پشت پرده نقشه ای که برای «حلب» کشیده شده است!
طبق اخبار موجود و اعلام اسامی کشتههای نظامی افراد حاضر در صحنه، جبهه النصره بیشترین کشته را در میدان داشته و باید گفت، ستاد فرماندهی این گروه تروریستی بزرگ در حلب کاملاً فروپاشی کرده و بیش از 300 فرمانده میدانی درجه یک و درجه دو جبهه النصره به هلاکت رسیدند. این همه خسارت به سازمان رزم یک گروه تروریستی که صرفاً با حمایت خارجی و نه حتی تسلط بر انرژی روی پای خود ایستاده، نابودی میدانی را برای این گروه تروریستی به ارمغان خواهد آورد.
چند روزی است صدر اخبار جهان، موضوع پیروزیهای مقاومت در سوریه ویژه مناطق شمالی این کشور و حلب شده است. اساسا پس از پیشروی های نیروهای مقاومت به سمت حلب و محاصره تروریست ها در این شهر، ادبیات کشورهای حامی تروریست ها تغییر کرده است و به وضوح، نوعی عصبانیت در واکنش های آنان دیده می شود.
به گزارش «تابناک»، موضع گیری های رهبران عربستان سعودی و دولت ترکیه در روزهای اخیر، نشان از شکست بزرگی برای آنان در سوریه دارد. سعودی ها با واکنشی احساسی اعلام کردند به دنبال اعزام نیروی زمینی به سوریه هستند و اردوغان، رئیس جمهور ترکیه هم این روزها هر کسی را به شرایط کنونی سوریه مورد اتهام قرار می دهد، الا خودش و سیاست هایی که وی در پیش گرفت و سوریه را به این روز انداخت؛ اما چرا محاصره حلب برای حامیان تروریست ها به این میزان گران تمام شده است؟
طرح تجزیه منطقه پس از پایان خاورمیانه جدید، دستور کار غرب و بعضی عوامل منطقهای قرار گرفت تا بتوان خاورمیانهی جدید را پس از یک زایش همراه با درد متولد کنند. خاورمیانه جدید از طرح مهار بیداری اسلامی در سال 2011 شروع شد و میبینیم مسیر مبارزه با رژیم صهیونیستی از دیوارهای غزه و کرانه به سمت بغداد و دمشق و کابل و کراچی شیفت شد و جهان اسلام درگیر جنگ درونی و یک آنارشیستی سیاسی گشت، تا جایی که شاهد هستیم بخش قابل توجهی از مناطق عراق و سوریه به عنوان دو حاکمیت برای اولین بار در جهان تحت تصرف یک گروه تروریستی غیر قانونی شده و در آن حکمرانی میکنند.
در چنین شرایطی عملیات نصر که تا به امروز دو مرحله از آن در سطح میدان پیاده سازی شد، موجب شکست طرح تجزیه سوریه گشت. بنا بر اطلاعات و اخبار موجود، جریانات معارض سوریه به حمایت گروههای خارج نشین و بعضی از دولت های منطقه و حتی آمریکا بر آن بودند تا همانند پروژه لیبی، دو دولتی را کلید بزنند و در این شرایط به صراحت حلب را پایتخت معارضان و حکومت سوریه اعلام نمایند. این مسیر موجب میشد پس از شکست اسقاط دولت رسمی سوریه، این کشور را تجزیه کنند. از بین رفتن پایگاه تروریستها در حلب و محاصره این شهر موجب شکست پروژه تجزیهی سوریه و در نهایت منطقه شد که بعضی از دولتها ماههاست دنبال آن هستند تا دو دولت را در سوریه دنبال کنند. ترک میز مذاکره توسط تروریستها در اجلاسیه قبلی مذاکرات صلح و تعویق آن توسط نماینده سازمان ملل در همین راستاست.
علاوه بر این، ترکها به ویژه اردوغان ماههاست و بهتر است گفت از ابتدای سال 2011 و درگیریهای سوریه دنبال منطقه پرواز ممنوع و حائل مرزی در شمال سوریه بودند و استقرار گروههای معارض سوریه در مرز را برای حفاظت از ترکیه دنبال میکردند. آزادسازی مناطق نبل و الزهرا و رسیدن به بخش عفرین در شمال حلب، موجب شد تا رزمندگان سوری و مقاومت به راحتی به مرز رسیده و این طرح نیز در بخش حلب شکست بخورد. از سوی دیگر، پیکان بخش شمالی عملیات به سمت تل رفعت نیز گواه این مدعاست تروریستها در مناطق مرزی با حصر مواجه شدند و طرح پرواز ممنوع در لاذقیه به دلیل رسیدن نیروهای مقاومت ارتش سوریه به جبل الاکراد کاملاً شکست خورده است. اردوغان خواب پرواز ممنوع را از دست داد و باید دید، چه کسی میخواهد از این موضوع دست بردارد. به تعبیر دقیق با یک عملیات تمام چند سال سرمایه گذاری ترکها در این منطقه به هدر رفت.
همچنین باید گفت، مناطق استراتژیک نبل و الزهرا که جمعیت بالایی از شیعیان را داراست و چیزی حدود چهار سال در حصر نظامی و مواصلاتی قرار داشت، شاهد بیش از 300 عملیات انتحاری علیه خودش بود؛ به طوری که طبق بعضی از برآوردها، کمتر از دورهی دو ماه در چهار سال اخیر یک حملهی سراسری را متحمل شد و با کمبود امکانات نظامی، دارویی و غذایی این دو شهرک مقاوم ماندند و به دست تروریستها اشغال نشدند.
دژخیمی و شکست ناپذیری تروریستها در این منطقه فروپاشید و نیروهای تازه نفس مبارزاتی که چهار سال سابقهی نبرد پی در پی با تروریستها را داشته، میتواند مدیریت میدانی حلب را تغییر دهد.
از سوی دیگر، عفرین دیگر منطقه سنی نشین که همین میزان حصر امکاناتی و نظامی بوده که اکثراً اکراد سنی و علوی حامی دولت سوریه هستند به مرکزیت یعنی دمشق متصل شده و این یعنی اولین منطقه کردنشین با دولت پس از بحران سوریه متصل شد و میتواند تبعات بسیاری داشته باشد. شیفت عملیاتی کردها در این میدانها به سمت حلب و مدیریت ارتش سوریه و استفاده از آن بازی حلب را به نفع دولت سوریه برگردانده است.
طبق اخبار موجود و اعلام اسامی کشتههای نظامی افراد حاضر در صحنه، جبهه النصره بیشترین کشته را در میدان داشته و باید گفت، ستاد فرماندهی این گروه تروریستی بزرگ در حلب کاملاً فروپاشی کرده و بیش از 300 فرمانده میدانی درجه یک و درجه دو جبهه النصره به هلاکت رسیدند. این همه خسارت به سازمان رزم یک گروه تروریستی که صرفاً با حمایت خارجی و نه حتی تسلط بر انرژی روی پای خود ایستاده، نابودی میدانی را برای این گروه تروریستی به ارمغان خواهد آورد.
لذا به نظر می رسد، مهمترین دستاورد دیگر مقاومت در این منطقه، تقسیم تروریستها به دو سمت شمال و جنوب و قطع ارتباط مناطق شمالی با جنوبی است، تا جایی که میتوان تصور کرد در مدت کوتاهی قطع این ارتباط بحران امکانات و تسلیحات را برای نیروهای تروریست به وجود آورد و حلب نیز به دست رزمندگان پاکسازی شود.
در مجموع باید گفت، رزمندگان ضربات سخت و سیلیهای بزرگی به تکفیریها زدند و همین موجب از بین رفتن بسیاری از سناریوهای غرب در منطقه شده است.