به گزارش
تابناک یزد«کار هر کس نیست دزدی دکل، پاک دستی میخواهد و قصد عمل»، «دکل بانو، دکل گیسو، دکل چشم ...»، «وقتیکه کسی به کارشان کار نداشت، در هالهای از نور دکل دزدیدند» و ... . این روزها هر جا را که نگاه میکنی یا هر چه که میشنوی و میخوانی نشانی از دکل دارد.
توقع بیجایی هم بود اگر انتظار داشتیم که مردم شوخطبع از چنین موضوعی، ساده عبور کنند و شبکههای اجتماعی، صفحات و ستونهای طنز روزنامهها، پیامکهایی که برای نفر کناردستی میخوانند و ... پر از مطالبی با این مضمون نشود.
مردم طناز باید از بیژن زنگنه وزیر نفت قدردان باشند که با تائید مسئله مفقود شدن دکل نفتی «دین» از این فساد بیسابقه پرده برداشت.
البته پیش از آنهم نادر قاضی پور نماینده ارومیه در مجلس درباره سرنوشت دکل نفتی گمشده ایرانی گفته بود «علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دستور بررسی موضوع مفقود شدن دکل نفتی متعلق به ایران را که در حدود ۷۸ میلیون دلار ارزش دارد، به رئیس کمیسیون انرژی مجلس داده است.»
بههرحال ماجرا از وقتیکه وزیر نفت نیز در پاسخ به پرسش خبرنگاری در این خصوص گفت «موضوع مفقود شدن دکل نفتی متعلق به ایران واقعیت دارد و با پیگیری و شکایت ما پروندهای در این خصوص تشکیلشده است.» جدیتر و تقریباً به یک جنجال رسانهای تبدیل شد.
هواداران دولت با پرداختن به این تخلف عجیب و بیسابقه سعی دارند که عمق فساد و تخلف در دولت قبل را به نمایش گذارند و مخالفان دولت نیز به زیر همهچیز زده و انکار میکنند! البته از فرافکنی و راه انداختن هیاهو دوباره در خصوص کرسنت نیز غافل نشدند.
بهعنوانمثال روزنامه جوان در مطلبی با تیتر «جادوگر دکل اهل کرسنت است» نوشت «دليل وارونه جلوه دادن واقعيت از سوي جريان رسانهاي حامي دولت چيست؟ آيا ميتوان اين مورد را در كنار توهم واردات 720 ميليارد دلاري يا توهم گمشدن 35 ميليارد دلار از سپردههاي بانك مركزي قرار داد؟»
واکنش وزیر وقت هم در نوع خود جالب بود. رستم قاسمی خیلی خونسرد با موضوع مواجه شد و گفت «طرح این مسئله به این شکل بسیار جای تعجب دارد، مگر دکل حفاری خودکار است که گم شود.»
البته کیهان و دیگر رسانههای اصولگرا نیز دست و پای خود را گم نکردند و همانقدر خونسرد در این خصوص قلم زدند. کیهان نوشت «روزنامههای زنجیرهای و سایت مدعی اصلاحات در یک اقدام هماهنگ، تیتر زدند و خبر دادند که چه نشستهاید! یک دکل نفتی گمشده است! گفتم: به قول رستم قاسمی، دکل که خودکار و مداد نیست که گم شود؟! دکل نفتی کلی تأسیسات و حداقل 50 خدمه دارد. گفت: یکی از روزنامههای زنجیرهای نوشته بود که بعله! این دکل را بردهاند به خلیج مکزیک! گفتم: ولی این دکل اصلاً وارد ایران نشده و خریدار که یک پیمانکار بوده بخشی از قسط را نداده و دکل به ایران منتقل نشده بود. تازه ماجرا مربوط به همین مدعیان اصلاحات است. گفت: مثلاینکه این جماعت مدعی اصلاحات اصلاً نمیدانند دکل چیست؟ و چه اندازهای دارد؟ و همینکه از اتاق فرمان به آنها دستور میدهند شروع به نوشتن میکنند و... گفتم: چه عرض کنم؟! پیرزنی که بعد از خرید خسته شده بود وارد موزه «لوور» در پاریس شد و روی یک صندلی نشست. مدیر موزه به او گفت؛ مادر جان! این صندلی متعلق به ناپلئون است و پیرزن که اصلاً تا آنوقت اسم ناپلئون را هم نشنیده بود جواب داد؛ خب! ننهجان! اگر اومد بلند میشم اون بشینه»
وطن امروز هم به شیوه و با ادبیات خود تیتر زد «دکل رستم روی میز بیژن» و نوشت حال که آقای زنگنه ادعای مفقود شدن دکل نفتی 79 میلیون دلاری را مطرح کرده ـکه بر اساس اظهارات رستم قاسمی از اساس صحت ندارد ـ بهتر است یک محاسبه دیگر نیز انجام دهد و آن اینکه با جریمه فساد کرسنت چند دکل نفتی نظیر آنچه او بهاشتباه ادعا کرده گمشده، میتوان خرید!
بهاینترتیب یک تخلف جدی و بزرگ از سویی به شوخی گرفته شد و از سوی وسیله گروکشی! تخلفی که حدود نه ماه قبل و در آبان سال گذشته برملا شده بود.
نادر قاضی پور عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس درباره دکل گمشده گفته بود «یک دکل نفتی از ترکها خریداریشده اما به اسکله ایران نرسیده است، مسئولان پاسخی دراینباره ارائه نکردهاند. ماده 236 آییننامه داخلی مجلس میگوید که در صورت تقاضای 10 نماینده سؤال به کمیسیون مربوطه را ارجاع میدهیم متأسفانه کمیسیون انرژی پیگیریهای لازم را انجام نداد و ما چندین بار به بازرسی نامه نوشتیم و جواب دادند که پرونده تشکیلشده و به دادگاه ارسالشده است.»
بعد از آنکه زنگنه این خبر را تائید کرد و قاسمی گفت که مگر خودکار است؛ قاضی سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور نیز بابیان اینکه اصل موضوع گمشدن ۸۷ میلیون دلار در خرید یک دکل نفتی صحت دارد، گفت «آخرین گزارش سازمان بازرسی در خصوص این موضوع به مراجع قضایی ارسال شد. افرادی که این پول را هزینه کردهاند تاکنون نتوانستهاند هیچ دلیلی ارائه کنند که این پول حتما به شرکت فروشنده تحویلشده است.»