پایگاه تحلیلی خبری تابناک گیلان
از این پس سعی دارد جهت پوشش کامل وقایع مهم روز در کشور، مجموعه ای از
مهم ترین اتفاقات 24 ساعت گذشته را در یک بسته خبری به مخاطبان خود عرضه
کند که این موارد شامل کلیه موضوعات سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-ورزشی و اقتصادی
خواهد شد.
«م.ش» بازداشت شد
یکی از دلالان اصلی فساد مالی در خرید دکل فورچونا معروف به دکل گم شده بازداشت شد.
قبل تر این خبرگزاری از بازداشت یکی از متهمان فساد در شرکت تأسیسات دریایی خبر داده بود که غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه چندی بعد این خبر را تأیید کرد.
برای موارد فساد در دورههای مختلف مدیریتی شرکت تأسیسات دریایی از زمان تأسیس تاکنون، پیگیریهای قضایی در حال انجام است و برای دو تن از مدیران عامل سابق این شرکت پروندههای قضایی تشکیل شده است.
بر این اساس، یکی از موارد مربوط به این پروندههای فساد، پرداخت پول یک دکل به ارزش 87 میلیون دلار به دلالان دکل بود، اما این دکل هرگز به ایران نیامد و در حال حاضر در خلیج مکزیک در حال حفاری است.
م.ش که به تازگی بازداشت شده نیز در دلالی ابهامآمیز این دکلها فعال بوده است.
«فارس» پیش از این متن قرارداد رضا طباطبایی دلال اصلی دکلها با آقازاده یکی از وزرای اصلاحات را منتشر کرده بود، در عین حال اسنادی را منتشر کرد که نشان میداد پول دکل به طور کامل دراختیار دلال یاد شده قرار گرفته است.
کمیسیون انرژی مجلس بعد از تغییری که در ترکیب هیأت رئیسه آن از دو سال پیش تاکنون رخ داد، به تحقیق و تفحص درباره شرکت تأسیسات دریایی رأی نداد، اما این تحقیق و تفحص که از سوی بعضی اعضای کمیسیون انرژی طراحی شده است باید در صحن علنی مجلس به رأی گذاشته شود و صحن مجلس درباره آن تصمیمگیری کند.
نماینده طراحیکننده تحقیق و تفحص، موارد متعددی از جمله خرید یک شناور، خرید لولههای گاز ترش، تأسیس شرکتهای صوری مانند کیتو و دکل دیگری که در سواحل امارات تبدیل به آهنپاره شد را از جمله دلایل انجام این تحقیق و تفحص ذکر کردند.
در پرونده شرکت تأسیسات دریایی که در طول دولتهای مختلف معاملات ابهامآمیزی در آن اتفاق افتاده، پای مدیرانی از دولتهای هشتم، دهم و یازدهم به میان آمده است.
این گزارش حاکی است برخی منابع اعلام کردهاند بخشی از پول خریدهای خارجی شرکت تاسیسات دریایی از حسابهای خارجی و از طریق یک صرافی به حساب م.ش واریز شده است. این منابع اعلام میکنند رقم پول واریز شده حدود 600 هزار دلار است.
متهم بازداشت شده هم اکنون در بازداشت و در انتظار تفهیم اتهام است.
تجاوز به زنی 40 ساله به بهانه ماساژ درمانی
جامعه > حوادث - کارآگاهان پلیس در جست و جوی مردی هستند که بنا به ادعای زنی 40 ساله او را به بهانه ماساژ دادن همسرش به خانه کشانده و مورد آزار و اذیت قرار داده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ ساعاتی از نیمه شب شنبه هفتم شهریور ماه گذشته بود که زنی سراسیمه در حالیکه لباسهایش پاره شده و آغشته به خون بود وارد کلانتری 142 کن شد .
این زن به ماموران گفت: من ماساژور هستم و شغلم همین است . گاهی برای ماسازدادن به خانه های مردم هم می روم. امروز مردی با من تماس گرفت و به من گفت که شماره تلفن مرا از طریق آگهی یکی از روزنامه ها پیدا کرده است و مدعی شد که همسرش بیمار و در خانه است و می خواهد که برای ماساژ به خانه شان بروم. من هم قبول کردم و به خانه این مرد که در برج های در حال ساخت کوهسار بود رفتم . اما پس از وارد شدن به خانه این مرد در خانه را قفل کرد و به زور مرا مورد ازار و اذیت قرار داد .
این زن 40 ساله ادامه داد: بعد از آن او مرا مجبور کرد که نوشیدنی الکلی مصرف کنم اما من با او درگیر شدم و بطری مشروب را برداشتم و شکستم و با شیشه آن ضربه ای به بدنش وارد کردم . بعد از آن هم به کلانتری آمدم .
پس از ثبت ادعاهای این زن ماموران کلانتری برای بررسی موضوع به خانه مورد نظر رفتند اما متوجه شدند که در خانه باز است ولی اثری از صاحبخانه نیست.
با توجه به اینکه شدت جراحت این مرد زیاد بوده تا حدی فرضیه کشته شدن او در اثر جراحات نیز مطرح است با این حال به دستور قاضی بستان زاده رئیس شعبه دوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران تیمی از کارآگاهان مامور رسیدگی به پرونده و شناسایی و دستگیری این مرد شدند.
ماستفروشی که میلیاردر شدحَمدی اولوکایا، موسس و مدیرعامل شرکت «چُبانی» است که در طول شش سالی که از آغاز فعالیتش میگذرد، حدود 20 درصد از بازار 5/6 میلیارد دلاری ماست در آمریکا را در کنترل خود گرفته است.
نام آقای اولوکایا که کرد ترکیه است، در فهرست میلیاردرهای سال 2013 مجله فوربس قرار دارد.
فایننشیال تایمز در گزارشی که در مورد اولوکایا و شرکت تحت مدیریتش نوشته آورده است موسسه چُبانی در مجموع حدود 2000 کارمند در استخدام خود دارد و محصول خود را در دو کارخانه که بزرگ ترین مراکز تولید ماست در جهان هستند، تولید می کند. چُبانی پر فروش ترین ماستی است که در بازار آمریکا به فروش می رسد.
حمدی اولوکایای 41 ساله می گوید راز موفقیتش بازگشت به موضوعات اساسی و اولیه در شناخت بازار و پیروی از غریزه خود بوده است.
وی سال 2005 به این اندیشیده است که گرچه ماست های آمریکا، عمدتا ماست میوه ای و ماست های شیرین آغشته به شکر هستند، ماست واقعی همان ماستی است که در مناطقی مثل کوهستان های مناطق کردنشین تولید و مصرف می شود و قاعدتا باید چنین محصولی بسیار بهتر از ماست های شیرین به فروش برسد.
وی با دریافت یک وام یک میلیون دلاری از اداره کمک به تجارت های خرد در آمریکا توانست اولین کارخانه خود را خریداری کند.
پس از آن آقای اولوکایا مصطفی دوئان، یک کارشناس با تجربه ماست بندی را از ترکیه به آمریکا آورد. آنها به مدت 18 ماه انواع ماست های محصول آمریکا و ماست های وارداتی را آزمایش کرده و بالاخره روش ویژه ماست بندی خود را تثبیت کردند.
آنها می دانستند بازار آمریکا به ماست شیرین عادت کرده، ولی از خلال صحبت با مصرف کنندگان متوجه شدند بسیاری از آنها ماست های طبیعی را که در کشورهای اروپایی و خاورمیانه رایج
است ترجیح می دهند.
آقای اولوکایا در عین حال به این نکته نیز توجه کرد که الگوی مصرف مواد غذایی در آمریکا به سمت مواد طبیعی و کاستن از شکر و مواد مصنوعی گرایش پیدا کرده است. همین نکات ساده راز موفقیت بنای امپراتوری ماست بندی در آمریکا بود.
حمدی اولوکایا در حال حاضر در آمریکا صاحب دو کارخانه است؛ یکی کارخانه ای قدیمی در ایالت نیوجرسی که سابقا به شرکت تولید کننده محصولات غذایی «کرَفت» تعلق داشت و دیگری کارخانه جدیدی که با هزینه 450 میلیون دلار در ایالت آیداهو احداث شده است.
موسسه چُبانی سال 2011 یک کارخانه دیگر نیز در اتریش راه اندازی کرد و بسرعت به سومین تولید کننده ماست در آن کشور بدل شد. این مؤسسه در نظر دارد که امسال فعالیت های خود را در بریتانیا آغاز کند.
حمدی اولوکایا نمونه ای از مهاجرانی است که به آمریکا مهاجرت کرده و سرنوشتی موفق و برجسته برای خود رقم زده اند و به قول معروف «آرزوی آمریکایی» در مورد آنها محقق شده است.
در شرایطی که باراک اوباما قصد دارد قوانین و شرایط مهاجرت به آمریکا را به شکلی بنیادین اصلاح کند، مدافعان این طرح افرادی مانند آقای اولوکایا را نماد مهاجران موفقی می دانند که با نوآوری های اقتصادی به رونق بازار کار و تولید در جامعه آمریکا کمک کرده اند.
داويدز: شماره 7 شما تند و تيز بود اما شماره 8 و 6 ایران مرا سورپرایز کردند
ادگار
داویدز، ستاره 42 ساله و سابق تیم ملی هلند، آژاکس آمستردام، یوونتوس،
میلان، بارسلونا و... نیاز چندانی به معرفی ندارد. یک هافبک دفاعی قلدر،
توپگیر و جنگنده که در شهر تورین ایتالیا «گاو میدان» لقب گرفت! او در فصل
95-94 به همراه آژاکس قهرمان جام باشگاههای اروپا شد و جام بینقارهای و
سوپرکاپ قاره سبز را نیز به همراه همین تیم کسب کرد. مردی که در جام جهانی
1998 (فرانسه) و جام ملتهای 2000 اروپا در ترکیب تیم منتخب رقابتها قرار
گرفت و تداوم زیادی هم در فوتبال داشت. ادگار داویدز تا 40 سالگی به
فوتبال ادامه داد و با آن عینک معروف خود توجه همگان را جلب کرد.
يك
روز پس از بازي ستارههاي ايران و جهان با همكاري ناتان قبادي، مسئول
برگزاري بازي خيرخواهانه ستارگان ايران و جهان ديروز (شنبه) در يك عصر
تابستاني روبهروي ادگار داويدز مشهور نشستيم. او گفت و ما شنيديم و حالا
ما مينويسيم تا شما بخوانيد خواندنيهاي اين مصاحبه خودماني را:
از لحاظ آمادگي بدني، شرايط خيلي خوبي داري. آيا تمرينات مستمر و سنگيني را هر روز ا نجام ميدهي؟
(خيلي
خونسرد) نه! اينكه هر روز بخواهم تمرين كنم، اينطور نيست اما هر از گاهي
تمرين ميكنم و وزنه ميزنم. در واقع به صورت نرمال ورزش ميكنم و نه براي
قهرماني و به صورت حرفهاي. البته موافقم كه من خيلي خوبم! (لبخند كمرنگي
ميزند).
برخي بازيكنان ستارگان ايران به ما ميگفتند با ديدن بدنهاي آماده و عضلاني بازيكنان بازنشسته ستارگان جهان، خجالت كشيديم!
اتفاقاً
وقتي بازي شروع شد، خيلي سورپرايز شدم. شماره 8 و شماره 6 تيم ايران مرا
سورپرايز كردند و خيلي خوب توپ ميزدند. شماره 7 هم سريع و تند و تيز بود.
در مجموع بر و بچههاي تيم ايران خوب بودند.
از حال و هواي تهران براي ما بگوييد. چه احساسي در كشور ما داري؟
زماني كه از من پرسيده شد كه ميخواهم در ايران بازي كنم يا نه؟ بلافاصله OK دادم و خوشحال شدم.
چرا؟
اولين
بار بود كه به ايران ميآمدم. تصويري از قديم درباره ايران در ذهن داشتم و
به نظرم زبان فارسي هم زبان زيبايي است. البته عكسهايي هم از شهرهاي
ايران ديده بودم و همين باعث شد به كشورتان بيايم. الان هم احساس خيلي خوبي
دارم و بسيار خوشحالم. (به يكباره چيزي يادش ميآيد) حتماً بنويسيد
ايران تاريخي غني دارد و علاقه داشتم شهرهاي شما را از نزديك ببينم.
بخشيد سؤالات ما كمي پراكنده است اما ميخواهيم بپرسيم كداميك از بازيكنان ايراني را از قبل ميشناختي؟
(شانهاي بالا مياندازد) هيچكدام را نميشناختم!
حتي عليرضا جهانبخش بازيكن ايراني شاغل در ليگ هلند را؟!
(با تعجب) در كدام تيم توپ ميزند؟!
آلكمار، البته قبل از آن در افسي نايمخن بازي ميكرد و بهترين بازيكن ليگ دسته دوم هلند شد. سپس به آلكمار رفت و...
AZ
آلكمار. خيلي خوب است كه بازيكنان ايراني اول به هلند بروند و سپس به ساير
ليگهاي اروپايي بپيوندند. راستي اين فوتباليست ايراني شما چند ساله است؟
22 ساله است و بسيار جوان!
چه
جالب! بايد بازيكن خوبي باشد كه AZ آلكمار خواهان او شده است. به نظرم ليگ
هلند براي جوانان مستعد بسيار مناسب است و آنها ميتوانند چيزهاي زيادي
ياد بگيرند. فوتبال هلند الفباي اين رشته را خوب ياد ميدهد و به نوعي
مدرسه فوتبال اروپاست.
حاضري پيشكسوتان تيم ملي هلند، آژاكس آمستردام يا يوونتوس ايتاليا را به خود به ايران بياوري؟
اين
كار در توان من نيست. نياز به برنامهريزي و حمايت اسپانسرها دارد و
افرادي هستند كه ميتوانند در اين زمينه كمك كنند. من نميتوانم اين كار را
انجام بدهم.
در يوونتوس بسيار جنگنده بودي و ببخشيد در تورين به گاو ميدان معروف شدي. اين جنگندگي و ميل به مبارزه را از كجا آموختي؟
جنگندگي كه آموختني نيست. ضمن آن كه در فوتبال ايران بايد جنگيد، البته من اين جنگندگي را در تمام بازيكنان شما ديدم.
جداً؟
بله، بازيكنان تيم ستارگان ايران خيلي خوب ميدويدند و ميجنگيدند البته به نظرم از لحاظ تكنيكي فوتبال شما ضعف دارد.
ولي ايران به برزيل آسيا معروف است.
بحث
من چيز ديگري است. شما اگر ميخواهيد موفقتر شويد، بايد قدمهاي تكنيكي
به فوتبال ايران افزوده شود. بايد از ردههاي پايهاي و نوجوانان و جوانان
شروع كنيد.
قهرمان كودكي ادگار داويدز چه كسي بوده است؟
(با بيميلي به ساعت خود اشاره ميكند) ديگر دارد وقت ما به اتمام ميرسد.
بسيار خب، شما جواب سؤال ما را بدهيد.
قهرمان كودكي من الان نيست و اين يك راز است! راضي شديد؟!
عينك ادگار داويدز باعث شد معروفتر شويد. درست است؟
نه، ربطي به معروف شدن من نداشت!
ولي اولين بازيكني در زمين فوتبال بوديد كه با عينك بازي كرديد.
(دوباره
به ساعت خود اشاره ميكند) من مشكلي با عينك براي بازي نداشتم. يك مشكل
چشمي باعث شد از عينك استفاده كنم و باز هم تأكيد ميكنم ربطي به معروف شدن
من نداشت.
بسيار خب، ممنون از اينكه وقت خود را در اختيارمان قرار دادي. در پايان حرف ناگفتهاي نداري؟
بنويسيد از حضور در ايران لذت بردم و قصد دارم به شهر زيباي همدان سفر كنم.
داويدز ما را از خواب بيدار كرد
تاكتيك كه هيچ تكنيك هم نداريم!
چقدر
ساده و خوشباور بوديم كه فكر ميكرديم فوتبال ايران از لحاظ تكنيك غني
است و ضعف تاكتيكي دارد اما لازم بود يكي مثل ادگار داويدز از مهد فوتبال
حرفهاي بيايد و بدون تعارف به ما بگويد شما تكنيك نداريد!
مصاحبه
اختصاصي خبرورزشي با «داويدز» را بخوانيد تا ببينيد يك ستاره حرفهاي چه
نگرشي نسبت به فوتبال ما دارد و ما چقدر خوشبينانه و خوشباورانه تصور
ميكنيم برزيل فوتبال آسيا هستيم.
ما اينجا خودمان را از لحاظ تكنيكي
«غني» ميدانيم و يكي مثل داويدز ما را از خواب بيدار كرده و درست در حالي
كه مقابل ستارههاي جهان، تكنيكيترين بازيكنان تاريخ فوتبال ما به ميدان
رفته بودند، گفت: «فوتبال شما ضعف تكنيكي دارد.»
لابد داويدز ديگر رويش
نشده از تاكتيك نداشته فوتبال ما ايراد بگيرد اما از شوخي گذشته وقتي
داويدز بعد از بازي كردن مقابل نامجومطلق، كريمي، خداداد، مجيدي، زرينچه،
نوازي، منصوريان و... ميگويد شما تكنيك نداريد، تكليف ما روشن است.
نكته: داويدز از فوتبال هلند ميآيد كه مهد ستارههاي تكنيكي است.
جمله جالب داویدز به نکونام
چرا بازیکنانتان اینقدر شکم دارند؟!
ادگار
داویدز ستاره تیم ملی هلند یکی از آمادهترین بازیکنان این تیم بود. او
شرایط بدنی فوقالعادهای داشت و همین الان بازی کند، میتواند بهتر از
خیلی از فوتبالیستهای ایرانی باشد. او اتفاقاً با دیدن استایل بازیکنان
ایرانی کاملاً تعجبزده شده بود و اواسط بازی رو به نکونام گفت: «بازیکنان
شما چند سال است بازی نمیکنند که اینقدر شکم دارند؟!» نکونام هم گفت: «چند
بازیکن ما همین الان در لیگ برتر مربیگری میکنند و هر روز تمرین دارند.»
داویدز هم كه متعجب شده بود، گفت: «با این شکم مربیگری میکنند؟!» که این
جمله او باعث خنده هر دوي آنها شد.