هاینریش تئودور بل (Heinrich Theodor Böll) نویسنده نامدار آلمانی و برنده جایزه ادبی نوبل، در کتاب «آدم کجا بودی» آورده است: «بعد از هیتلر همه آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است؛ اما یک چیز نابودشده هم بود که فقط ما روشنفکران آن را میفهمیدیم و آن خیانت هیتلر به «کلمات» بود؛ خیلی از کلمات شریف دیگر معانی خودشان را از دست داده بودند، پوچ شده بودند، مسخره شده بودند، عوض شده بودند، اشغال شده بودند. کلماتی مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت، عدالت!»
«فرزین رضاعی» اول آبانماه جاری در جلسه معارفهاش به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی کردستان، از مشکلات دانشگاه سخن به میان آورد و عنوان کرد: «تصمیماتی که گرفته میشود باید فراجناحی، فراقومیتی و در راستای مصالح ملت و نظام باشد»؛ اینها برای زخمهای دانشگاه اگر نگوییم درمان، مرهم که بود، نبود؟ اما...
سرپرست دانشگاه تنها سه روز پس از جاری کردن آن سخنان بر زبانش «فرزام بیدارپور» را به عنوان «سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع دانشگاه» و «ابراهیم قادری» را به عنوان «سرپرست معاونت بهداشتی دانشگاه» منصوب کرد بیآنکه بگوید که در این انتصابها کدام مصالح ملت را لحاظ کرده است.
کم نبودند کسانی که به دلیل جایگاه علمی و اجتماعی «رضاعی» به سخنان او در روز معارفهاش به دیده اعتبار نگریستند نه به دیده امتحان زیرا همه باور داریم که گذر زمان برای سرپرست دانشگاه بستر امتحان است و زمینه ساز قضاوت و اظهارنظر درباره او؛ به قول ملای روم:
لحظه لحظه امتحانها میرسد سرّ دلها مینماید در جسد
با این توضیح که تغییرات، در درجه نخست حق سرپرست دانشگاه و در مرحله بعد تغییر دو معاونت مذکور در جهت اصلاح وضعیت دانشگاه کاملاً ضروری بود، آنچه محل سؤال و تعجب شده انتخاب افراد جایگزین است، چند سؤال واضح و همهفهم از سرپرست محترم دانشگاه شاید ابعاد آنچه را پیش آمده روشنتر کرده و این روند خسارتبار که وی، با کمال تأسف، در پیش گرفته، متوقف و اصلاح شود چرا که ادامه آن، از دید راقم این سطور، نه تنها آرامشی را که وعده شده بود به دانشگاه بازنمیگرداند که به وجهه «رضاعی» هم آسیبی جبرانناپذیر خواهد زد.
«فرزام بیدارپور» نزدیک به 15 سال معاون بهداشتی دانشگاه بوده و عملکرد او در این مسئولیت محل نقد است و بارها هم به برخی ابعاد آن اشاره شده است، با این وجود «رضاعی» با چه استدلالی او را ارتقاء داده، محل سؤال است؛ اگر «رضاعی» تنها عملکرد «بیدارپور» در خصوص بازسازی خانههای بهداشت استان را ارزیابی و با سایر نقاط کشور مقایسه میکرد باز هم به این انتصاب دست میزد؟! اصلاً کافی بود «رضاعی» سری به بازار سنندج میزد و عملکرد معاونت بهداشتی در بحث عرضه مواد غذایی و نارضایتی بهحق شهروندان از عملکرد مجموعه تحت امر وی در برخورد با تخلفات را رصد میکرد تا از این تصمیم منصرف شود؛ فعلاً به این مختصر بسنده میکنیم و امیدواریم سرپرست دانشگاه از میان همکاران متعهد و پاکدست خود که در این مجموعه کم هم نیستند، در نهایت گزینه مناسبتری را در این معاونت منصوب کند.
اما در باب انتصاب «سرپرست معاونت بهداشتی دانشگاه»؛ جناب سرپرست! قرار نبود تصمیمات «فراجناحی» باشد؟ از شائبه نزدیکی «ابراهیم قادری» به فلان معاون ذینفوذ استاندار چیزی شنیدهاید؟ اصلاً او را با استناد به کدام رزومه در این پست مهم منصوب کردهاید؟ راستی، موضع «قادری» در سمت معاون پژوهشی دانشگاه در باب طرح «پرشین کوهورت دهگلان» چه بود و آیا با موضع دیوان محاسبات کشور در محتوای نامه مورخ 11 دیماه 97 و در پاسخ به جناب آقای «محسن بیگلری»، نماینده محترم مردم سقز و بانه در مجلس در خصوص طرح یاد شده مطابقت داشت؟!
بعدالتحریر؛ آنچه را نویسنده شهیر آلمانی اشاره کرده و در مطلع کلام آمد، اگر در کنار سخنان «رضاعی» در روز معارفهاش قرار دهیم و این دو انتصاب هم برای معاونتهای دانشگاه نهایی شوند، به باور این قلم، یک نتیجه قطعی است؛ اینجا هم «خیلی از کلمات شریف دیگر معانی خودشان را از دست دادهاند»؛ فعلاً همین!
فرید کریمی