مدیریت بحران در مسائل سیاسی

پایگاه خبری ، تحلیلی ساوالان خبر اردبیل روز پنجشنبه مطلبی با عنوان ' مدیریت بحران در مسائل سیاسی ' به قلم مالک رضایی درج کرده است.
کد خبر: ۴۰۳۶۶
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۵ 28 May 2015

 به گزارش ایرنا، 'پراگماتیسم یا همان عملگرایی،امروزه سر لوحۀ سیاست خارجی همۀ کشورهای جهان،جز معدودی از آنها قرار گرفته است.جمهوری اسلامی ایران نیز با ملاحظات خاص خود آنرا درذیل سه اصل «عزت»«حکمت» و «مصلحت» مد نظر دارد. بر اساس این سه اصل بنیادین ،دستگاه دیپلماسی با درک تحولات پرشتابی که بطور مرتب در ساختارروابط بین الملل،اتفاق می افتد باید تدابیر در برگیرنده منافع ملی را در آن رابطه ،همواره به روزنماید.

وضعیت چهارگانه ای که در روابط بین الملل با عناوین «عادی» «حساس» «بحران» و «جنگ» مطالعه می شود ایجاب می کند که متولیان سیاست خارجی، هر لحظه آمادگی مدیریت بحران داشته باشند.بر این اساس برخی حرکتهای تاکتیکی ،نافی استراتژی سیاست خارجی نظام نیست وکسانی که دلواپسانه با بزرگنمایی آن وانمود می کنند که استراتژی سیاست خارجی دستخوش تغییر گشته است،خود نیز بیش از همه به اهداف سیاسی اظهاراتشان واقفند ،اما خوب است بدانند که مخاطبین آنها نیز بی خبر از آن اهداف نیستند.



کسانی که دلواپسانه با بزرگنمایی حرکتهای تاکتیکی ، وانمود می کنند که استراتژی سیاست خارجی دستخوش تغییر گشته است،خود نیز بیش از همه به اهداف سیاسی اظهاراتشان واقفند ،اما خوب است بدانند که مخاطبین آنها نیز بی خبر از آن اهداف نیستند.

آنها هم به خوبی میدانند که گوهر روابط بین الملل برخلاف سیاست داخلی «آنارشیکـ» است.در تقابل حاکمیت ها بر سر منافع ملی، هیچ رابطه ای، مستحکم و همیشگی نیست.در این عرصه برخلاف سیاست داخلی که ده درویشی در گلیمی می خسبند، دو پادشاه در اقلیمی نمی گنجند.در عرصۀ روابط بین الملل ، دوست و دشمن ثابت وجود ندارد، بلکه منافع ملی ثابت وجود دارد که دوستان ودشمنان هر کشور بر مبنای آن تعیین می شوند.ذهن دستگاه دیپلماسی،باید بطور همزمان صدها متغیر را آنالیز کند تا مقصد ومقصود مورد انتظار حاصل آید.از طرفی زمان،بصورت دلخواه در اختیار یک دیپلمات نیست.

سالهاست که قواعد سنتی قرن بیستمی روابط بین الملل به هم خورده است ،اما هنوز نقش هژمونوتیک برای هیچ قدرتی به صورت مطلق بوجود نیامده است. آمریکا با بر نتابیدن چنین وضعیتی، کماکان مدعی اسقرار نظم مورد نظر خود با تفسیری برتری طلبانه است. اما با این همه تقابل وتضاد منافع،کی بر آید این مراد او بگو…؟

ما در زمینه سیاست خارجی به طور مرتب با موضوعات مختلفی از قبیل تروریسم، تقابل ضمنی شرق وغرب،حرکتهای افراط گرایان منطقه ای، رویکرد سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، مسائل ژئوپولیتیک خلیج فارس ، نقش ناتو در خاورمیانه. رژیم حقوقی دریای خزر، رویکرد خصمانۀ کشورهای حاشیه خلیج فارس به مذاکرات هسته ای ایران،منش ماهیگیرانۀ روسیه از آب گل آلود منطقه،نقش بحران آفرین رژیم صهیونیستی، عربستان ودهها وصدها متغیر کوچک وبزرگ مواجه هستیم که تفصیل آنها در حجم مختصر فعلی ممکن نیست. اما حاصل همه آنها در برگیرنده این مفهوم است که ایران به عنوان کشوری وسیع با موقعیت ژئواستراتژیک یک کنشگر پرقدرت و تمام عیار منطقه ای و بین المللی است و یک لحظه هم نمیتواند ونباید از پویایی سیاست خارجی خود غفلت نماید.

طبیعی است که تهران نمی تواند اجازه دهد برتری طلبی های واشنگتن ،مسکو وهر کشور دیگر به نحو دلخواه آنها در منطقه اعمال شود. کاردیپلماسی در این تقابل، مواجهه با فرصتها و تهدید هاست که مرتباً تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و از فرصتها بیشترین بهره برداری را انجام دهد.

عکس این حرکت ،آفت سیاست خارجی هر کشور است .فرصت وتهدید، بازی پیچیده ای در سیاست خارجی است و خود امریکا هم در این بازی،همیشه برندۀ مطلق نبوده است.آن کشور بعد از واقعه یازده سپتامبر تهدید به وجود آمده از حمله به برج دوقلوی جهانی را با حمله به افغانستان، به فرصت تبدیل نمود و اجماع جهانی را با خود همراه ساخت اما همین فرصت به دلیل زیاده طلبی،در عراق به تهدید تبدیل شد.

بنابراین دقت و سرعت در تصمیم گیری درست ،حرف نهایی را در این عرصه می زند. همین امر ریسک تصمیم گیری را بالا می برد. مذاکره در صحنه سیاست خارجی با مذاکره در صحنه سیاست داخلی تفاوت قابل ملاحظه با هم دارند و هر کدام زبان متفاوت از هم دارند.

دستگاه دیپلماسی باید توان پیش بینی رخدادهای بین المللی را قبل از وقوع آن داشته باشد و نسبت به آن مدیریت بکند. از این مدیریت در مراحل حساس بنام «مدیریت بحران» یاد می شود.

با در نظر گرفتن این حساسیت، پشتیبانی از دستگاه دیپلماسی کشور در برهه کنونی یک وظیفه ملی وهمگانی است.
منبع: ایرنا
اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار