گزارش اختصاصی تابناک یزد:

ردپای مدیران یک "موسسه مالی بدون مجوز" در بزرگترین کلاهبرداری استان یزد

چندی پیش خبرهای محرمانه ای از بازداشت گروهی مدیران یک موسسه مالی در یزد حکایت داشت تا اینکه هفته گذشته فرمانده ناجای یزد از بازداشت کلاهبرداران سه هزار میلیارد ریالی در یزد خبر داد.
کد خبر: ۲۹۷۰۰۸
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۶ 17 September 2016
به گزارش تابناک یزد، سردار "ایرج کاکاوند" در گفت و گو با خبرنگاران، درباره جزئیات این خبر گفت: با توجه به دریافت خبری مبنی بر حضور افراد غیربومی در شهر یزد و انجام فعالیت های غیرقانونی در قالب یک "موسسه مالی" بررسی موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی استان قرار گرفت.
وی ادامه داد: تحقیقات ماموران پلیس، نشانگر این بود که این افراد با اجاره یک دفتر در منطقه صفائیه یزد و حضور با خودروهای گران قیمت در سطح شهر، خود را از کارمندان این موسسه مالی معرفی کرده و پس از آن با اقدامات فریبکارانه املاک شهروندان را قیمت گذاری کرده و آن را خریداری می کنند.
سردار کاکاوند افزود: اعضای این باند با اعلام اینکه "موسسه مالی برای تبدیل شدن به بانک نیاز به اسناد مالکیت دارد" پس از خرید ملک های شهروندان با ارزشی بالاتر از ارزش واقعی آن، به جای پرداخت وجه، اوراق سهام بدون پشتوانه موسسه را به نام افراد ثبت می کردند.
بررسی های خبرنگار تابناک نشان می دهد افراد بازداشت شده از مدیران ارشد یک موسسه مالی هستند که در سراسر کشور شعبه دارد و شعبه یزد نیز همچون سایر نقاط کشور فعالیت داشته است. البته افراد بیشتری در این موسسه فعالیت می کرده اند ولی این فقط چهار نفر به عنوان مسئول این کلاهبرداری بزرگ شناخته شده اند.
مجموع مبالغی که این افراد توانسته اند از یزدی ها ثروتمند کلاهبرداری کنند بیش از 300 میلیارد تومان است. این افراد با جلب نظر طعمه های خود به انها می گفتند سند مالکیت منزل خود را دربه نام بانک بزنید و بانک در ازای کمی بیشتر از قیمت خانه، به شما سهام بانک را ارائه خواهد کرد که سود سرشاری را نصیب شما می کند. هرچند در عمل اوراق ارائه شده هیچ کدام سهام بانک نبوده و ارزش ریالی نداشته اند اما با این روش و گفتن این جمله که فلان سرمایه دار یزدی نیز چنین کرده است، نظر طعمه ها را جلب می کرده اند.
این افراد چند ماه پیش شناسایی و بازداشت شده اند ولی اکنون خبر بازداشت آنها منتشر شده است با این حال هنوز از جزییات و مدل ارتباط این افراد با موسسه مالی مذکور اطلاعی در دست نیست و مشخص نیست آیا این اقدامات با اطلاع مدیران ارشد این موسسه صورت می گرفته است یا خیر؟
فرمانده پلیس یزد ضمن اشاره به هماهنگی های لازم و اخذ مجوزقضائی، خاطرنشان کرد: کارآگاهان پلیس در یک عملیات ضربتی اعضای این باند چهار نفره را دستگیر و در بازرسی انجام شده از مخفیگاه آنها تعدادی کارت های افتتاح حساب، اسناد مالکیت، مبایعه نامه و قراردادهای محضری را کشف کردند.
این مقام ارشد انتظامی ادامه داد: متهمان در بازجویی های فنی و پلیسی کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم اقتصادی پلیس آگاهی به کلاهبرداری سه هزار میلیارد ریالی از طریق خرید املاک شهروندان و سپس انجام امورات غیرقانونی در جهت قانونی جلوه دادن فعالیت های متقلبانه خود اعتراف کردند.
سردار کاکاوند ضمن اشاره به شناسایی چندین نفر از مالباختگان این پرونده، خاطرنشان کرد: اعضای این باند به کلاهبرداری و خرید ملک های مسکونی در استان های؛ اصفهان، سیستان و بلوچستان، البرز و کردستان نیز اعتراف و با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای استان روانه زندان شدند.
به گزارش رکنا،فرمانده انتظامی استان یزد با بیان اینکه پرونده مربوطه در دست اقدام بوده و بررسی های بیشتر پلیس در این زمینه ادامه دارد افزود: شهروندان هیچگاه فریب تبلیغات موسساتی را که ادعای پرداخت سود بیش از حدمعمول به آنها را دارد نخورده و برای سرمایه گذاری به موسسات و مراکزی مراجعه کنند که فعالیت آنها قانونی و مورد تایید می باشد.

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
علیرضا آیت اللهی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۸
زمستان 1349 ، پاسی از شب گذشته در محضر پدرم در یزد ، نشسته بودم . سرم زیر بود . داشتم کتابی تاریخی میخواندم و در ذهنم مرور میکردم که « تاریخ تکرار می شود » ... که صدای پدرم مرااز این غور درآورد . گفت : پاشو بابا ! کارمندها همه رفته اند . دوتا کارگرمان هم هیچکدام نیستند ؛ در محضر را ببندیم و برویم خانه . اخلاق پدرم این بود که در بین راه محضر تا خانه گاهی بامردم خوش و بش می کرد . همان جلوی در محضر علی کفٌاش و چند نفر دیگر ایستاده بودند . علی کفٌاش پرسید بابت کفشت که ایرادی نداری ؟ . گفتم تازه یک هفته است که دوخته ای و پوشیده ام ... گفت خدا لعنتشان کند ؛ عدٌه ای شاهزاده و ماهزاده و نمیدانم فلان و بهمان چرم کهنه وارد کرده اند و به ما هم فروخته اند ؛ خشک و آشغال است ، دوختنش مشکل است ؛ سریع هم ترک میخورد ؛ و....
فردا صبحش تلفن زدند که پدرم برود شهربانی . پدرم از من خواست که همراهش بروم ؛ که رفتم و بیرون شهربانی ایستادم . رئیس شهربانی از پدرم پرسیده بود :
این کفاش تحت الحمایه ی شما به چه جرئتی علیه دستگاه حرف می زند ؟! گفته ام پدرش را در آورند ! و امٌا شما هم ...
پدرم گفته بود : استاد علی کفاش بیماری لاعلاجی دارد که حدٌ اکثر بیش از شش ماه دیگر عمر نمی کند ؛ علیه دستگاه هم حرف نمی زند « انتقاد » ش در واقع علیه برخی از تجٌار بی انصاف بوده است که ...
رئیس شهربانی گفته بود دستگاه یعنی همین ها ؛ اگر نبودند شما آخوندها و اداری ها و معلم ها و فلان و بهمان کفش نداشتید بپوشید ... نان نداشتید بخورید .. . ما سر سپرده اعلیحضرت هستیم ؛ امٌا آجودان این بزرگان مملکت هم هستیم ؛ بر عهده مان است که از همه مردم هم حفاظت کنیم ! شما به اطرافیانتان بگوئید که ... والٌا مجبورم طبق قانون و مقررات ....
... و پدرم پرسیده بودند : طبق کدام قوانین و مقررات ؟! همان قوانین حفاظت از ما ؟ و البته دیگر نگفته بودند که آیا حفاظت از ما یعنی این ؟! ؛ حفظ سرمایه هم به سرمایه علی کفاش و پول کفش من مربوط نمی شود ؟! ، و تفسیر خود محورانه و در عین حال هدفمندانه و طمعکارانه ی جناب سرهنگ ؟!...
از جریان تیمسار مدنی گرفته تا کودتای نوژه و همین کودتای اخیر ترکیه بارها به یاداین خاطره افتاده ام . همان زمان ها چهار پاره ای هم در باره اش سرودم که کیفیتی نداشت و دور انداخته ام . نمیدانم دیروز ، 27 شهریور 95 ، چه خبری مربوط به کجا خوانده ام یا شنیده ام که چهار پاره ای شبیه به آن به ذهنم آمد و نوشتم :
گر سگ مردم شدی باید وفاداری کنی
از حریم یزد و یزدی خوش نگهداری کنی
پس مبادا عکس گردی ، پاچه ها گیری و بعد
بابت این پاچه گیری ها طلبکاری کنی !
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار