اندیشه بدون پرسش خواهد خشکید!
بسم الله الرحمن الرحیم
بشر
موجودی پرسشگر و اهل تعقل است؛ در یافتن چرایی وچیستی خلقت در ابعاد مختلف
آن مورد توجه و علاقه بشر است؛ تلاش بی پایان این مخلوق برای رونویسی از
مظاهر هر حیات و دستیابی به رموز خلقت و بهره گیری از آن برای زندگی بهتر
؛قرن هاست که ادامه دارد: این تلاش رمز بقای نوع بشر در میان انواع گونه
های مختلف از مخلوقات عالم هستی است ؛ سئوال؛ بارزترین عنصر تمایز انسان از
دیگر مخلوقات و مهمترین عنصر بشریت در طول تاریخ به حساب می آید:
( ز
کجا آمده ام ) ؟ او به دنبال مبدا آفرینش است ؛ میگوید خلقت چیست؟ سر چشمه
آن کجاست؟ در کدام بعد زمانی و مکانی قرار دارد؟ با تمام توان به دنبال
مبدا افرینش است:
( امدنم بهر چه بود) هدف از خلقت انسان و دیگر مظاهر
حیات چه بوده است؟ آیا امری اتفاقی است یا امری هدفمند؟ اگر اتفاقی است
چگونه و اگر هدفمند است چرا ؟
( به کجا می روم اخر ) ؟ وقایع و رخدادهای
پس از مرگ چیست ؟ و کیفیت آن چگونه است ؟ آیا می توان موجودی را خلق کرد ؟
آیا می توان از مرگ او جلوگیری کرد؟ اینها فقط برخی از سئوالات بشری است
که از شروع خلقت به صور و اشکال مختلف وجود داشته است و دارد : باقی مانده
های سنگ نوشته ها و الواح گلی و نقاشیهای دیوار غارها که محل زندگی
انسانهای اولیه بوده است رد پای این سئوالات را نشان می دهد: انسان همواره
اول سئوال کرده و سپس در پی پاسخ بوده است بنابر این دانش امروزی بشر مرهون
هزاران بلکه میلیونها سئوال است که او در طی قرنها از خود پرسیده است:
ازلی
ترین سئوال بشر نزدیک به میوه ممنوعه است که انسان را از بهشت خالق به
زمین خاکی تبعید کرد ؛ بنابراین انسان حتی از پرسشگری نزد خالق خود هم
نگذشت ؛ و هزینه این پرسشگری را به تایید کتاب های مقدس و آسمانی پرداخت می
کند ؛ تمامی کتابهای اسمانی و همه پیامبران الهی رهبران راستین بشریت بر
روحیه پرسشگری انسان صحه گذاشتند و آن را ترغیب و تهییج کرده اند و هیچ
کدام از آنان سعی نداشتند تا انسان را از این جوهره خود خالی کرده او را به
مخلوقات پست تر تنزول دهند: تخفیف روح پرسشگر بشری به موجودی دنباله رو و
بی سئوال ؛ انسانی خاموش و کم فروغ ؛ انسانی ساکن و کم تحرک و بشری به واقع
با آرزوهای بلند می سازد:
و چه درست اندیشیده اند که راه حکومت و استیلا حقوق بر انسانها تنها بستن روح پرسشگری در ایشان است:
بنا
بر این راه توسعه علمی و همه جانبه و فراگیر و دستیابی به قلل رفیع دانش
بشری فقط و فقط در سایه توسعه پرسشگری و حفظ ارزشهای والای ازادی اندیشه
ممکن است ؛ اندیشه را به هر شکلی باید پاس داشت ؛ از حصر ان باید خودداری
کرد درخت اندیشه را باید با پرسشگری آبیاری نمود زیرا که اندیشه بدون پرسش
خواهد خوشکید و انچه باقی خواهد ماند ابشخوری است که توان و اندیشه ای نحیف
و ضعیف خواهد بود؛ در جامعه ای که تولید علم و فرهنگ به عنوان یک کالای
ارزشمند با استاندارد های بالا انجام نشود؛لاجرم باید منتظر تهاجم فرهنگ
بیگانه بود؛ چنین فرهنگی چه بخواهیم و چه نخواهیم در قالب مصنوعات منبعث از
پیشرفت های علمی؛ خود را به رخ خواهد کشید و پذیرنده را در خود خواهد
بلعید ؛ دانشگاه ها؛ حوزه های علمیه و نهادهای علمی محل تولید علم و فناوری
هستند و در صف مقدم سئوال و پرسش و در پی یافتن پاسخ و جوابی متعالی هستند
لذا باید شرایط لازم را برای حیات طیبه آنها فراهم کرد ؛ اگر خیل عظیم
دانشمندان و نخبگان یک جامعه گرایش پرسشگری و کنشگری را نصب العین خود قرار
دهند و حاکمان نیز گفتمان حکومت را بر پرسش استوار سازند و پاسخگوی پرسش
های مطرح باشند جامعه به یک مدینه فاضله بشری تبدیل خواهد شد ؛ نمونه بارز
ان را در این چند سال اخیر در دیدارهای صمیمی دانشجویان جوان با مقام معظم
رهبری (مد ظله العالی) شاهد هستیم و ان حضرت در کمال متانت اجازه میفرمایند
تا پرسشگران پرسش های خود را بدون دغدغه و لکنت زبان بیان کنند و حتی پرسش
های انتقادی خود را مخصوصا از شخص خود مقام عظمی رهبری: اینجاست که نه
اندیشه حصر و حبس و زیر زمینی میشود و نه هم درخت رو به رشد اندیشه خشک
میشود بلکه موجب تعالی و ترقی بشر وجامعه و بلکه موجب ازاد اندیشی و بارور
شدن درخت اندیشه در نهایت ازادی اندیشه میشود.
هادی جلالی زاده
20شهریور 1395