ما ایرانی ها یکسری خصوصیات منحصر بفردی داریم که باعث تاثیر در تصمیمات و
انتخابهایمان می شود و نهایتا این تصمیمات باعث ضرر به مملکت و منافع ملی
می شود.
عجله می کنیم ؛ انتظار داریم مملکت با عوض شدن دولت یک
شبه متحول شود و همه چیز یک دفعه درست شود در صورتی که اجرای برنامه ای که
با تدبیر و واقعی تهیه شده باشد زمان بردار است و فقط تصمیمات و اقدامات
بدون برنامه و انتحاری است که یک شبه اتفاق می افتد و صدمات و آسیب های
جبران ناپذیری به مملکت و منافع ملی می زند.
بطور نمونه تصمیم به
دادن یارانه به تمام ایرانیان از دارا و ندار و فقیر و غنی عمده بودجه
مملکت را به خود جذب می کند و پولی را که باید صرف توسعه کشور و رونق صنعت و
در نتیجه ایجاد اشتغال شود قطره قطره به خانوار می رسد و الان دولت و مجلس
کلی انرژی صرف می کنند که چطور درصدی از مردم را از اخذ یارانه منصرف
کنند.
احساساتی هستیم؛ در مقابل حرفهای نپخته ، خام و غیرعملی کف
می زنیم و هورا می کشیم فقط به آن لحظه فکر می کنیم در سفرهای استانی دولت
های نهم و دهم وعده های غیر محتمل بسیاری از این دست داده شده و کلنگ های
بسیاری زده شد که خیلی از آنها بی نتیجه ماند، موضوع دادن 500 متر زمین
ویلایی به هر ایرانی ، دادن یک میلیون به هر نورزاد و ... نمونه هایی از
این وعده ها بود.
فراموشکار هستیم ؛ نزدیک دو سال پیش و در ماههای
آخر دولت دهم ترس از قحط سالی چه استرسی به مردم وارد کرد بود ، در هر ماه
قیمت ها دو سه بار گران می شد و همانطور که آقای روحانی در گزارش صد روزه
خود به مردم اعلام کردند سیلوها خالی بوده و خطر قحطی واقعا وجود داشته است
، آقای احمدی نژاد با لیست در جیب و برای لو دادن مفاسد اقتصادی پا به
عرصه انتخابات گذاشت و در موقع رفتن مشخص شده که اتفاقا فسادهای اقتصادی
بزرگ در زمان ایشان و حتی توسط نزدیکترین کسان ایشان( مثلا معادن اول رئیس
جمهور ) صورت پذیرفته است حالا می بینی در انتخابات بعدی همه اینها را
فراموش می کنیم .
خوشبختانه با شروع بکار دولت یازدهم بهبودهای خوبی
در سیاست خارجی و بهداشت بوجود آمده است و امید است دولت با موفق شدن در
مذاکرات و توافق هسته ای بتواند با انرژی و تمرکز بیشتری به مسائل داخلی و
اقتصاد و صنعت بپردازد و ما نیز روز به روز با عقلانیت بیشتر و به دور از
احساسات با مراجعه به تاریخ دست به انتخاب بزنیم و تصمیماتی بگیریم که به
نفع منافع ملی و ایران عزیزمان باشد.