به گزارش تابناک رضوی، بشر امروز درحال بازگشت به دوران صیادی انسان های نخستین است. بااین تفاوت که در دوران نخستین به دلیل نبودن عقل, شرع و عرف,بشر اطمینان به تداوم و ثبات ,خوراک وپوشاک ومسکن نداشت.حال آن که بشرامروز به دلیل حقیقی نبودن ویا انحراف عقل وشرع وعرف او ,ازجاده حقیقت ,به عدم اطمینان رسیده و عدم اطمینان به حرص و آز منجر شده به دنبال آن به دلیل وحشت از عقب ماندن از سایرین و از دست دادن موقعیت ها, بیرحم شده , به نظر میرسد سرعت پیشرفت صنعت وتکنولوژی بسیاربیشتراز سرعت پیشرفت فکرو تعقل معنوی بشریت است.
انسانی که فقط برای طی مدارج مادی تبدیل به موجودی بیفکر و تعقل معنوی شده و دائما حسرت پدیده های مادی جدید را می خورد در این بین برای برنده شدن در مسابقه ی صرفا مادی, ابتدا به دنبال کسب قدرت و موقعیت است. قدرتی که شاید لیاقت و شایستگی آن راندارد قدرتی که باید قبل از قبول آن ظرفیت معنوی و توانایی خویش را پرورش و بزرگ کرده باشد. ازقضا چنانچه در پرورش معنوی خویش موفق باشد شاید به این یقین برسد که استطاعت و لیاقت پذیرش قدرت را ندارد درنتیجه از قبول آن خودداری نموده و دیگری را شایسته تر بداند. بااین همه چنانچه ظرفیت خویش را آماده نماید و لیاقت و شایستگی داشته باشد, سپس عهده دار قدرت و مقام شود, آنگاه می داند اولویت نخست برای بستر و ساختار سالم و پویا برای هرنوع جامعه ای ,آرامش است.
او می داند بااین روند موجود, در دستگاه های دولتی و چند قشری بودن نیروی انسانی و کار و تفاوت ناعادلانه در حقوق و مزایا و رایج شدن رابطه بجای ضابطه هیچگاه نمی توان آرامش را به نیروی انسانی تزریق کرد.
طی این سالها به جای عیبیابی از روند جاری , فقط به فکر تغییر وضعیت از دولتی به خصوصی بوده ایم . بدون اینکه ابتدا درجهت فراهم کردن شرایط مطلوب و زدودن نقائص برای ایجاد آرامش اقدام کنیم باهمین نیروی انسانی بدون آرامش و نهادینه بودن حرص و طمع درآن ها, مجموعه خصوصی جدید را شکل داده ایم. بدنبال این تغییر وضعیت چه درو کرده ایم ؟
ما به دنبال انتقال نیروی انسانی بدون آرامش و با امنیت شغلی نسبی در مجموعه دولتی, به بخش خصوصی که بستر و ساختارهای آن به مراتب ضعیف و بدتر و بسیار رها شدهتر از نظارت و پاسخگویی نسبت به بخش دولتی است. آن اندک آرامش و امنیت شغلی را نیز از آنها سلب کردهایم. بااین شرایط چه توقعی داریم ؟ آیا توقع ما منطقی است؟
باید چه کرد؟ ابتدا باید در دستگاه های دولتی نیروهای انسانی حقیقتا به این باور برسند که حق آنها حتی در صورت دون پایه و دوربودن از مرکز قدرت و راس دستگاه، مصون از هر نوع رابطه ی تبعیض آمیز است و تنها دراین شرایط آنها می توانند به افزایش ظرفیتهای معنوی و اخلاقی وتخصصی خویش بپردازند.
عطش کسب مدارج مادی ومعنوی رادرخویش متعادل کنند.آنگاه برای ایجاد بخش خصوصی ابتدا بستروساختار متعالی تری ازبخش دولتی فراهم ,تا نیروی انسانی با آرامش کامل بدون حرص وطمع ,خودشان تمایل وافری به انتقال به بخش خصوصی داشته باشند دراین حالت نیروهای انسانی به باوراینکه مهم ترین عامل بخش خصوصی هستند، پی می برند.
اولویت بعدی پس ازایجاد بخش خصوصی سالم ,طریقه واگذاری کار و خدمت به بخش خصوصی است .به عنوان مثال درقضیه هستهای برای تداوم و ثبات دراجرای قرارداد رویکرد بردبرد داشته ایم. حال آنکه در این قضیه یک طرف کشورهای خارجی هستند.
باتوجه به اینکه در قراردادهای بین دولت و بخش خصوصی ,طرفین ایرانی هستند و از همه مهمتر عوامل انسانی شاغل در بخش خصوصی ایرانی میباشند؛ شایسته است بحث برد برد در این قرارداد ها, میان دولت و بخش خصوصی , بین بخش خصوصی و نیروی انسانی, بیشتر مدنظر بوده و قبل از دقت در کمیت و کیفیت انجام کار به میزان و نحوه ی پرداخت حقوق و مزایا به نیروی انسانی توجه بشود.
همچنین از ابتدای شروع خصوصی سازی تا به امروز جریده و نشریه ای نبوده که از اعتراض نیروی انسانی شاغل دربخش خصوصی بدلیل تبعیض و تاخیر در پرداخت حقوق و مزایا خالی باشد و هیچ مرجع و مسئولی هم معمولا پاسخگو نیست.
آیا بخشی از این نارسائیها بهدلیل قراردادهای برد باخت و فقط به نفع دولت و رانتهای موجود نبوده و نیست!؟
امیدواریم پیام و شعار امسال رهبری معظم انقلاب را با اقدام و عمل صحیح و سنجیده و البته بههنگام، جامه ی عمل بپوشانیم ...
مجید صفدری/تابناک خراسان رضوی