دکتر مصطفی جلالیفخر/ دیشب رفتم بودم سیسییو تا به یک مشاوره داخلی جواب دهم که دستکش یکی از پرستاران به چشمم آمد. و قبل از این که بپرسم، خودش توضیح داد این گلها را کف دستش کشیده تا در این روز و شبهای سخت، یادش نرود بهار هم هست و گلها و برگها و شکوفهها، شبیه همیشه، زیبا و دلانگیزند.
از ایشان عکس گرفتم تا به همین بهانه بنویسم پرستاران در ماههای دشوار کرونا، پابهپای پزشکان و گاه بیش از آنها، خیلی خسته شدند و گاه جان سپردند. حتما صورتهای رنجورشان را پس از ساعتها ماسک بر صورت دیدهاید. و چند ماه دوری از خانواده و فرزندانشان را. و خدمترسانی در عین بیماریشان را. و حتما رنجنامه نرجس، پرستار جوان لاهیجانی را خواندهاید که نمیخواست بمیرد اما غریبانه مرد. در این هفتههای تب و طاقت، کم ندیدم پرستارانی را که حتی بدون پوشش محافظ کافی، در تیمارداری بیماران کرونا کم نگذاشتند. به عنوان یکی از صدها پزشک فعال در مبارزه با این تاجدار مرموز، از تمام همکاران پرستارم که عاشقانه در خط مقدم درمان حاضر بودند و هستند، سپاسگزارم. احترام و افتخار، زیبندهی آنهاست.
انتهای پیام/*