نگاهی به بحران آب در قزوین؛
نگامی‌که شاه‌طهماسب در مردادماه سال ٩٢٥ خورشیدی، قزوین را به‌عنوان تختگاه پادشاهی شیعی صفوی برگزید، بزرگ‌ترین چالشی که این شهر با آن روبرو بود دردسر کم‌آبی بود. چالشی که خود نیم‌ قرن پس‌ از این به یکی از ریشه‌ای‌ترین انگیزه‌های جابجایی تختگاه صفوی از قزوین به اصفهان گردید. شهر قزوین و به‌ طورکلی دشت قزوین از گذشته تا به امروز با کمبودی بزرگ رودررو بوده است: کم‌آبی.
کد خبر: ۷۹۳۴۹
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۵ 19 August 2015
به گزارش تابناک از قزوین به نقل از هفته نامه افق آینده قزوین، آن‌طور که از برگ‌های تاریخ برمی‌آید و شواهد نشان می‌دهد و بخصوص آن‌گونه که«حمدالله مستوفی» روایت کرده است، مردم قزوین بیشتر از آب چاه بهره‌برداری می‌کردند. با این‌ همه این چاه‌ها در آینده هم نگهداری شد و آن‌طور که «ژان شاردن» در داستان ٤ ماه اقامت خود در قزوینِ روزگار پس از پایتختی صفوی و در دوروبر سال ١٠٥٣ خورشیدی روایت کرده، یکی از سرچشمه‌های بنیادین تأمین آب آشامیدنی مردم شهر قزوین بوده است. افزون بر این از سده‌ی پنجم تأسیس قنات در قزوین آغاز می‌شود، آن‌گونه که میان ده تا شانزده رشته قنات را در گستره‌ی دشت قزوین نام‌برده‌اند. کهریزهایی که وظیفه آب‌رسانی به مردم و کشت آن‌ها را بر دوش داشتند؛ از برجسته‌ترین این قنات‌ها می‌توان کهریزهای «حمزه، طیفوری، آخوند، حاتم‌بیک، خاتونی، خیابان، آقا جمالی، حلال‌آباد، خمارتاش، میرزارسولی و شاه» را نام برد.
نوآوری قنات در ایران یکی از منحصربه‌فردترین فنّاوری‌های جابجایی آب بود و دستاویز آب‌رسانی به بسیاری از مناطق خشک و کم آب شد و مناطق فراوانی را از تنگدستیِ آب رهایی داد؛ تأسیس قنات در قزوین هم شرایط ویژه‌ای را در این منطقه پیش آورد و به بهبود اوضاع کم‌آبی دشت قزوین یاری نمود. همچنین یکی دیگر از فنّاوری‌هایی که در قزوین برای بهره‌برداری از آب مورد استفاده قرار گرفت آب‌انبار بود.
آب‌انبارها امروز بخشی از شناسنامه‌ی تاریخی مردم قزوین هستند. آب‌انبارها در زمان صفویان و بیشتر در روزگار قاجار ساخته شدند و از این میان می‌توان به «آب‌انبار حکیم، آب‌انبار زنانه بازار، آب‌انبار سردار کوچک، آب‌انبار سردار بزرگ، آب‌انبار حاج کاظم، آب‌انبار مسجد جامع (خیابان)، آب‌انبار ملاوردی خان، آب‌انبار آقا، آب‌انبار حکیم، آب‌انبار شیشه‌گر، آب‌انبار پنجه علی، آب‌انبار حاج کریم، آب‌انبار حاجی‌بابا و آب‌انبار زرگر کوچه» اشاره کرد.
 
 روش‌های دیرین در بهره‌برداری از آب
آنچه پیدا است آب کهریزها بسیار آسان و مانند مناطق دیگر کشور وارد سامانه تأمین آب آشامیدنی مردم و گاهی مصارف کشاورزی می ‌شده است. همچنین رودخانه‌های فصلی موجود در قزوین و رودهایی که به رودخانه‌های پرآب استان‌های همسایه و یا دریاچه‌ی سد سپیدرود کنونی منتهی می‌شوند نیز، درگذشته محل بهره‌برداری کشاورزان و مردمان پیرامون این رودخانه‌ها بودند. به‌جز رودخانه فصلی بازار که از میان شهر گذر می‌کند، هیچ رودخانه‌ی دیگری در نزدیکی‌های شهر قزوین وجود نداشت که از دید منافع آب و نیز برآوردن نیاز بهداشت عمومی، مردم بتوانند از آن بهره ببرند. درباره‌ی استفاده از آب‌انبارها در قزوین هم باید گفت که آب‌انبارها در قزوین محدود به آب‌انبارهای نامدارِ باقی‌مانده کنونی نبوده و بیشتر خانه‌های آن روزگار در شهر قزوین دارای آب‌انبار بودند. مردم آب‌انبارها را در فصول بارندگی پر می‌کردند (آب پس‌انداز می‌کردند) و در هنگامه‌ی تابستان و کم‌آبی آب گوارا، خنک و حتی یخ! در اختیار داشتند؛ درواقع گونه‌ی معماری منحصربه‌فرد این آب‌انبارها آب را خنک و سرد نگهداری می‌کرده است. پس، باید دانست که آب از همان آغاز برای مردم قزوین یک ارمغان گران‌بها بوده است. مردمی که در درازای تاریخ با دشواری‌های گوناگون کم‌آبی دست‌وپنجه نرم کرده بودند و خوب آموخته بودند که چگونه ارزش آب را بدانند.
با این ‌همه این برای روزگاری است که فراهم نمودن آب به دست مردم، با دوندگی خودشان و همراه با رنج بوده است، امروز نمی‌توان به‌طور موشکافانه چه درباره‌ی مصارف کشاورزی، چه درباره‌ی مصارف صنعتی و چه درباره‌ی مصارف خانگی گفت که مصرف‌کنندگان ارزش آب را می‌دانند.

 گلوی خشک دشت قزوین
دشت قزوین که از آغاز تاریخ با چالش کم‌آبی روبرو بوده است، اکنون با ده‌ها پیچیدگی دیگر دست‌وپنجه نرم می‌کند. بیشترین جایگاه مصرف آب در استان قزوین بخش کشاورزی است و این در حالیست که هنوز سیاست‌های صنعتی کردن کشاورزی در قزوین به‌صورت شایسته رخ نداده است.
چاه‌های بی‌پروانه در گستره‌ی دشت قزوین بیداد می‌کند، بخصوص ویلاهای تفریحی در مناطق شمالی دشت قزوین که بسیاری دارای استخر و شاید چاه آب غیرمجاز هستند، آبراهه‌های جابجایی آب کشاورزی بخصوص آبراهه‌های درون زمین کشاورزی و آبراهه‌های فرعی جابجایی آب در روستاها و مناطق کشاورزی هنوز به‌صورت شایسته نوسازی نشده. بسیارند آبراهه‌هایی که به‌صورت جوی‌های خاکی در جریان جابجایی آب قرار دارند و خودشان عامل هدر رفت آب هستند. هنوز بخش بزرگی از کشاورزان قانع نشده‌اند تا از ابزارهای روزآمد کشاورزی و بخصوص از سامانه‌های نوین آبیاری بهره‌برداری کنند.
با افسوس باید گفت اختلافات و حساسیت‌ها بر سر سهم آب باعث شده تا در به‌کارگیری آب در زمین وسواس و دلسوزی هم وجود نداشته باشد. شاید تنها و تنها سامان دادن شیوه آبیاری کشاورزی در گستره‌ی دشت قزوین و نیز نابود کردن چاه‌های غیرمجاز، بتواند به‌تنهایی تأثیر شگرفی دربرداشتن محرومیت آبی دشت قزوین داشته باشد؛ گرچه سیاست‌های نادرست اجرایی نیز دست‌بردار نیستند.
تجهیز شدن کشاورزان به سامانه‌های نوین هزینه‌بر است، این هزینه‌ها به‌وسیله‌ی دولت پوشش داده نمی‌شود و واگذاری تسهیلات با هزاران دردسر روبروست؛ از سختی درگرفتن تسهیلات و اعتبار تا دشواری‌ها در پرداخت و جریمه دیرکردها و ریسک‌های کشاورزی. به‌هرروی گویا دولت همچنان مایل است تا برای مبارزه با مشکلات آب پول هزینه کند تا آنکه دست‌کم پنجاه‌درصد مشکلات هدرروی آب را با هزینه کردن در بازسازی سامانه‌ی آبیاری کشاورزان چاره کند.

 دنباله‌ی روش‌های نادرست
شاید اگر تنها به همین آب‌های سطحی قزوین نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که اندازه‌ی قابل‌توجهی از آب‌های شیرین وجود دارند که بسیار ساده از دست می‌روند. برای نمونه آب‌های برآمده از ذوب شدن بارش‌های فصل سرما در ارتفاعات البرز، یا راهی رودخانه‌های فصلی می‌شود (که آب را در گذرگاه خود هم آلوده می‌کنند و هم از میان می‌برند) و یا راهی رودخانه‌هایی می‌شود که به‌سوی دریای خزر روان‌اند و به آنجا می‌ریزند. هنوز اقدام قابل‌توجهی برای جمع‌آوری همین آب‌های سطحی هم صورت نگرفته است. پیش‌تر «احد چگینی» عضو شورای اسلامی شهر قزوین و نماینده‌ی استان در شورای عالی استان‌ها، در جلسه‌ی این شورای در نطق پیش از دستور گفته بود: «دشت حاصلخیز قزوین باوجود ۴۴۰ هزار هکتار زمین کشاورزی یکی از حاصلخیزترین دشت‌های کشوراست، متأسفانه در آستانه کویری شدن قرارگرفته و ۳۵۰۰ هکتار باغات سنتی انگور، بادام و پسته آن با قدمتی ۵۰۰ ساله به علت کم‌آبی به ۲ هزار هکتار تقلیل یافته و همین مقدار نیز در حال نابودی است. این در حالی است که رودخانه حیات‌بخش شاهرود بی‌تفاوت از شمال این استان گذشته و سالیانه چندین میلیون مترمکعب آب شیرین را که کوه‌های این استان آبریزگاه آن است بدون هیچ بهره‌برداری به دریای خزر روانه می‌کند».
در کنار این موارد هنوز عزم و پشتکار جدی برای اجرایی کردن پروژه‌های مربوط به آب در قزوین و اختصاص اعتبارات لازم وجود ندارد، همین‌طور گویا اراده‌ی بایسته برای تخصیص اعتبار به بخش کشاورزی، برای سامان دادن شیوه آبیاری نیز وجود ندارد. افزون بر این‌ها، حفاران چاه‌های غیرمجاز هم دست‌بردار نیستند. نبودِ برخورد قاطع و جدی با این حفاری‌ها، هرروز تن و پیکر دشت قزوین را زخمی می‌کند، گرچه بنابر گفته‌ی «حمید قزوینی» مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای قزوین در سال گذشته بیش از ٢٨١ حلقه چاه غیرمجاز در قزوین بسته‌شده است، اما گویا گونه‌ی برخوردها آن‌قدر قاطعانه نبوده تا حفاری چاه‌های غیرمجاز متوقف شود.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار