آرمان- این حقیقت را باید بپذیریم که همجهت شدن اصلاحطلبان با روحانی، ناموفق از آب درنیامد. این نزدیکی و حمایت گرچه 24 میلیون رأی نصیب حسن روحانی کرد، اما به دلیل آنچه ظرف 18 ماه گذشته رخ داد، یعنی عملکرد آقای دولت و اگر دقیقتر گفته باشیم، فاصله گرفتن از 24 میلیون نفری که به حسن روحانی رأی دادند، هزینه سنگینی را به پای اصلاحطلبان نوشت. به گونهای که این فقط محبوبیت روحانی نبوده که ظرف 18ماه گذشته کاهش یافت بلکه به موازات آن اصلاحطلبان نیز بخشی از سرمایه و اعتبار اجتماعی خود را از دست دادند. بسیاری از این 24 میلیون که حاضر نبودند در انتخابات شرکت کنند، بهواسطه اصرار و تکرار اصلاحطلبان بود که در ساعات آخر روز جمعه 29 اردیبهشت بر تردیدهای خود غلبه کردند و به پای صندوقهای رأی شتافتند تا در انتخابات شرکت کرده و به روحانی رأی دهند. کم نبودند کسانی که ساعتها در حوزههای اخذ رأی در شمال شهر تهران و بسیاری از مراکز استانها در صف ایستادند که به روحانی رأی دهند، اما باید گفت که امروز بخشی از آنها بهواسطه نوع عملکردی که مشاهده کردند و بهواسطه نتیجهای که از رأی خود دیدند ناامید شده و چهبسا برخی از آنها احساس پشیمانی میکنند. از این جهت حاجت به گفتن نیست که بخش عمدهای از این ناامیدی و ناراحتی را برگردن اصلاحطلبان میاندازند، چرا که میگویند این شما بودید که ما را تشویق، ترغیب و به تعبیری از نظر اخلاقی وادار کردید که به پای صندوق رأی برویم و الا اگر تصمیم با خودمان بود، شاید چنین کاری نمیکردیم. اصلاحطلبان تا مدتی مانده بودند که با این افول سرمایه اجتماعی چه کنند. سادهترین گزینه آن بود که به روی خود نیاورند و سکوت پیشه کنند. یعنی همان کاری که گروهی از اصلاحطلبان بخش عمدهای از 18ماه گذشته را به سکوت گذرانده و گاه چنان رفتار میکردند که انگار نه انگار مردم از آنها پاسخ میخواهند. مردم از آنها مطالبه و سوال دارند که چرا روحانی اینگونه عمل میکند؟ اما سرانجام مجبور شدند که به هر حال به روی خود آورده و واقعیتها را همانطور که هست ببینند و مشاهده کنند که جامعه و بهخصوص دهه شصتیها و دهه هفتادیها چگونه از آنها گلایهمندند. گلایهمندند که چرا ما را به پای صندوقهای رأی کشاندید؟ لذا به طور کلی واکنش اصلاحطلبان در این خصوص را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. یک واکنش این بود که همچنان و مانند همان 18 ماه به روی خود نیاورند و انگار نه انگار که در 24 میلیون رأی آقای روحانی نقش داشتهاند. دستهای سکوت پیشه کردند. گروه دوم اخیرا آشکارا سخن از اشتباه بودن تصمیم شان به زبان میآورند. واکنش دسته سوم که در اقلیت قرار دارند از این قرار است و کسانی چون راقم این سطور، مهندس بهزاد نبوی یا مصطفی تاجزاده و شماری از کارگزاران سازندگی را باید در ردیف همین اقلیت آورد. این گروه معتقدند ما نمیتوانیم از نقش خود در انتخابات غافل بمانیم و نقش خود را در انتخابات انکار کنیم. بنابراین باید به مردم پاسخگو باشیم و بهترین پاسخ به مردم آن است که انتخاب و تصمیم ما برای شرکت در انتخابات و رأی دادن درست بود. اگر ما در انتخابات 29اردیبهشت شرکت نمیکردیم حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی با 17، 18 یا 20 میلیون رأی در انتخابات پیروز میشد. حاصل پیروزی جناب رئیسی در حقیقت حرکت دوباره کشور در مسیری بود که از 84 تا 92 تجربه شده بود. اگر شرکت نکردن در انتخابات به پیروزی بیچون و چرای اصولگرایان منجر نمیشد، میتوانستیم راجع به تصمیم گرفته شده و حمایت از روحانی بحث و چانهزنی داشته باشیم، اما دوستانی که امروز اصلاحطلبان را مقصر و متهم میدانند، چرا این واقعیت ساده را نمیخواهند ببینند که 8 سال مدیریت اصولگرایان در دوران ریاست آقای محمود احمدینژاد چه بر سرقوه مجریه آورد؟ آیا قبول ندارند که حداقل بخشی از مشکلاتی که امروز کشور در عرصه سیاست خارجی، هستهای و بسیاری از تصمیمات کلان اقتصادی دچار شده، ریشه در سیاستهای اقتصادی و سوء مدیریت آن هشت سال دارد؟ گفتن این حرف به هیچ روی به معنای توجیه و دفاع از عملکرد آقای روحانی نیست، اما واقعیت آن است که اگر در انتخابات شرکت نمیکردیم، همان سیاستهایی که از 84 تا 92 بر کشور حاکم بود، همچنان جریان داشت. صرف نظر از اینکه چه نمرهای به روحانی بدهیم و چه ارزیابی نسبت به عملکرد وی داشته باشیم، واقعیت آن است که عملکرد دولت بر عملکرد 8 سال زعامت اصولگرایان بر قوه مجریه به مراتب برای کشور مناسبتر بوده است. به جای اینکه کار درستی را که در 29 اردیبهشت 96 انجام دادیم زیر سوال ببریم، باید شیوه مناسب و مطلوبتری اتخاذ کنیم. شیوه مد نظر نیز آن است که شبانهروز آقای روحانی را مورد انتقاد قرار دهیم و مطالبات 24 میلیون نفر را یادآوری کنیم. مطالبات و خواستههایی را که در 29 اردیبهشت 96 داشتیم، حتی اگر چنین بهنظر برسد که آقای روحانی توجه چندانی به آنها ندارد، پیوسته در برابر چشمان وی بگیریم و بر مطالبهگری اصرار کنیم. تنشزدایی در سیاست خارجی، بهبود رابطه با اروپا، گشایشهای سیاسی و رسیدن به بهترین شرایط برای برگزاری انتخابات در کشور، کسر قابل توجهی از مطالبه 24 میلیون نفری بود که در 29 اردیبهشت به پای صندوقهای رأی رفتند و به آقای روحانی رأی دادند. یادآوری این موارد به رئیسجمهور و مطالبه آنها چه از آقای روحانی و چه از فراکسیون امید، نباید فراموش شود و همواره این مطالبات را باید در برابر دیدگان آقای روحانی، دولتمردان و فراکسیون امید قرار دهیم.