پس از شهادت سیدالشهدا، اباعبدالله الحسین(ع) فصل دیگری از دفاع در برابر حمله به کیان امت اسلامی و ارزش‌ها رقم خورد. 
 
سید و سالار شهیدان هر آنچه داشت در طبق اخلاص گذاشت و با زنان و فرزندان خود به مصاف امپراتوری زر و زور و تزویر رفت و با رفتن به مذبح عشق، چنان فریادی در مبارزه با انحرافات آن عصر سر داد که طنین آن در سراسر تاریخ تا به امروز شنیده می‌شود. هر کس که روز عاشورا خود را به میدان رساند که به فوز عظیم نائل شد و سلام‌وصلوات اولیاء خدا را تا یوم الحشر برای خود خرید و هر کس از آن معرکه جا ماند، هنوز که هنوز است، ناله «یالیتنی کنت معکم فافوز فوزاً عظیماً» سر می‌دهد. آری، قصه مدافعان حرم، از همان روز آغاز شد و جاماندگان از یاری فرزند رسول‌الله(ص)، در پهنای تاریخ همچون پروانه از هر فرصتی برای سوختن در شمع وجود نورانی حضرتش بهره می‌جویند. 

شوق زیارت کربلا و اربعین و حراست و پاسبانی از حریم اهل‌بیت(ع) علیرغم سیل دشمنی‌ها در سراسر قرون گذشته، همواره یکی از نقاط روشن تاریخ بوده است. در کتب مورخین، آمده است که خلفای جور عباسی، هر نقشه و تدبیری را برای منصرف کردن زوار اباعبدالله(ع) اجرا کردند، به هر ترفند و حیله‌ای متوسل شدند اما بازهم دل‌سوختگان و مشتاقان زیارت آن حضرت، اجازه ندادند که دندان طمع دشمن برای به فراموشی سپردن فرهنگ عاشورایی و جسارت به مضجع مطهرشان تیز شود.

در تاریخ آمده است که به‌رغم توحش متوکل عباسی نسبت به زوار بارگاه امام حسین(ع)، هرگز زیارت مرقد نورانی ایشان تعطیل نشد، از رونق نیفتاد و مردم با تحمل انواع مشقات و سختی‌ها، خود را به کربلا می‌رساندند. متوکل با مشاهده صفوف متراکم و طولانی زائرانی که از راه‌های دور و نزدیک خود را به شوق عتبه بوسی به کربلای معلا رسانده بودند، طی فرمانی زیارت بارگاه اباعبدالله(ع) را به‌شرط اینکه دست راست زائر را قطع کنند، آزاد کرد اما به مصداق آیه شریفه «یرِیدُونَ لِیطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِاَفْوَاهِهِمْ وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ»؛ می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال‌آنکه خدا - گرچه کافران را خوش نیاید- نور خود را کامل خواهد کرد (سوره صف آیه 8)، در اندک زمانی صف مشتاقان زیارت باوجوداین شرط نیز طولانی شد. 

در کتاب مروج الذهب مسعودی آمده است که زنی به‌قصد زیارت بارگاه امام حسین(ع) به مامور ثبت‌نام مراجعه کرد. به وی گفته شد که آیا می‌دانی شرط رفتن به زیارت، قطع شدن دست است؟ آن زن پاسخ داد که از شرایط آگاهم. متصدی ثبت‌نام، اسم وی را در سیاهه خود ثبت کرد و آنگاه دستور داد دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون آورد. 

مامور گفت طبق فرمان خلی فه، باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود. آن زائر سینه سوخته دست راست خود را بیرون آورد و گفت این دست را سال گذشته قطع کردید!

همین ازجان‌گذشتگی‌ها بود که لرزه بر اندام خلفای جور انداخت و امروز تاریخ دوباره تکرار شده است. خلفای جور عباسی و اموی جای خود را به آمریکا و مرتجعین عرب داده‌اند. نظام سلطه همه عِدّه و عُدّه خود برای خاموش کردن نور اهل‌بیت(ع) که همان راه نجات انسان‌ها در دنیای تاریک و ظلمانی امروز است را به میدان آورده است. تکفیری‌ها و یزیدیان زمان را با پول‌های ناپاک عربستان و اذنابش راهی سرزمین شام کرده تا به‌زعم خود، ریشه فرهنگ مهدوی و عاشورایی را بکند اما کور خوانده است. غیورمردان مدافع حرم، با تاسی از مدافعان حرم عاشورای 61 هجری، هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و با گوشت و خون خود به قتال دشمنان اهل‌بیت(ع) رفتند و اجازه ندادند که سرسوزنی به اعتاب مقدسه جسارتی شود. 

کور باد چشمانی که حقایق رانمی بینند و می‌گویند دوران شور انقلابی تمام‌شده و دیگر مثل آن جوانان دوران انقلاب و دفاع مقدس پیدا نمی‌شود! و بر این خیال باطل، نقشه‌های شوم برای ایران اسلامی و فرهنگ عاشورایی در سر می‌پرورانند. اگر نگوییم که جوانان امروز پای‌کار تر و استوارتر از جوانان آن روزها هستند و مثل عابس و حر در دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) سینه چاک کرده‌اند، به‌یقین کمتر از آنان نیستند. شاهد این مدعا، شور و اشتیاق وصف‌ناشدنی جوانان و حتی نوجوانانی است که با تاسی به قاسم بن الحسن(ع)، شوق نبرد و قتال با اراذل‌واوباش تکفیری را دارند و اگر موانع از پیش پای آن‌ها برداشته شود، تازه بر منکران عنود ثابت خواهد شد که جمعیت مدافعان حرم تا چه اندازه غیرقابل‌احصا بوده است. مدافعانی که در ائتلافی مبارک و خیره‌کننده از ملیت‌های گوناگون از تیپ فاطمیون افغانستان تا پاکستانی‌های تیپ زینبیون همه و همه در کنار هم برای هدفی متعالی با جان خود برای خدا عشق‌بازی می‌کنند.

اکنون نسل سوم انقلاب و هم‌رزمان باکری، همت، زین‌الدین و باقری‌ها... این بار با اطاعت از ولی‌فقیه، به‌جای اروندکنار، در برابر دشمن در عراق و سوریه در روستاها و شهرهای ناآشنا، به دفاع از شعار توحید، به دفاع از اسلام، به دفاع از حرم حق الهی و اهل‌بیت(ع) مشغول‌اند. این‌ها دیگر از یا لیتنا کنا معکم سخن نمی‌گویند! 

شعارشان این است که جنگیدن در برابری تکفیری‌هایی که هر شب خواب تخریب و جسارت به عتبات عالیات در نجف، کربلا و دمشق را می‌بینند، مثل قتال در رکاب فرزند پیامبر(ع) در روز عاشوراست و اگر نبودند و نباشند، اثری از کنگره عظیم اربعین که هرسال پرشکوه‌تر از سال قبل بر پا می‌شود نیز نخواهد بود.  

قرن‌ها پیش، زائران با بذل جان و خون از عاشورا دفاع کردند و اجازه ندادند که دستان ناپاک خلفای جور به مضجع نورانی اهل‌بیت(ع) برسد، امروز هم مدافعان حرم با الهام از همان جانبازی‌ها و جان‌فشانی‌ها اجازه نداند که حریم اهل‌بیت(ع)، به عرصه ترک تازی تکفیری هاتبدیل شود و به بهای خون خود، راه را برای زیارت بیش از 20 میلیون زائر مشتاق اربعین باز کردند.

 «اگر آنجا کسانی فداکاری نمی‌کردند، امروز شوکت و هیمنه محبت اباعبدالله الحسین(ع) این‌جور دنیا را فرانمی‌گرفت. خشت اول و اصلی این کار را همان کسانی گذاشتند که درواقع جانشان را برای زیارت قبر اباعبدالله (ع) فدا کردند. این بچه‌های شما هم همین‌جور... اگر این کسانی که رفتند آنجا مجاهدت کردند نبودند، دشمن تا نزدیکی قبر مطهر حضرت اباعبدالله، چند کیلومتری کربلا، جلوآمده بود». (رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم -30 مهر 97)حمایت