به گزارش تابناک کهگیلویه وبویراحمد چند روزیست که اتفاقات وموضع گیریهایی از طرف اعضای شورای شهر وبرخی کاربران فضای مجازی علیه همدیگرگرفته می شود در جدیدترین موردگویا صحبت هایی بر علیه یکی از اعضاء در شبکه های اجتماعی گفته شده که این مسئول در مقام پاسخگوئی برآمده واز خود دفاع کرده است. متن جوابیه به شرح زیر است:
سید علی محمد موسوی امجد* :
باسلام. نگارنده ای در یکی از شبکه های اجتماعی تهمت هایی رانااگاهانه و مغرضانه نسبت به اینجانب روا داشته اندکه جای هیچ نگرانی برایم وجود ندارد،چون به قول شاعر« روی دریا خس نشیند عمق دریا گوهراست،»
توصیه ام به این فرد این است چیزی را باید برای تنویر افکار عمومی نوشت که ذره ای واقعیت خارجی داشته باشد نه آزروی کینه توزی و غرض ورزی باشد و متاسفم از اینکه شما فردی را که نماینده مردم است و از حقوق انان دفاع کرد از روی کینه تهمت زده و آخرت خود را خراب کرده ای؟
موسوی امجد
برادرعزیز بنده فرد باز نشسته ای هستم به هیچ امتیاز و پست دولتی نیاز ندارم چه دلیلی دارد که شما مرا ریا کار خوانده ای؟ واز طرفی به چه چیزی ریاکاری کرده ام ؟همه می دانند اینجانب بچه انقلابم درکوران مبارزات علیه رژیم پهلوی در زادگاهم جزمحور مبارزه رژیم شاه بودم،و در زمان انقلاب عضو انجمن های اسلامی مدارس فعالیت داشتم،در زمان جنگ تحمیلی از یادگارن عملیات بدرهستم،بسیجی و عضو خانواده محترم شهدا و ولایتمدارم و در تمام دوران زندگی اهل فرایض دینی و درنزد مردم به عنوان فردی مذهبی شهرت دارم. حال یک فرد دارای اینهمه ارزش ذاتی چه نیازی دارد که ریاکار ومتظاهر باشد؟ ضعف مذهبی اخلاقی سیاسی ندارم که بخواهم ریاکارباشم ،خود مردم باید قضاوت کنند کسی با اینهمه خصوصیات واقعی جه نیازی به ریا دارد؟
دوست عزیز مشخص است که حضرتعالی هیچگونه اطلاعی از واقعیت ها نداری. چون بنده دوران مسوولیتم در آموزش و پرورش دو سال قبل از حضور بزرگواری درصحنه انخابات بوده و ایشان هیچگونه نقشی در اعطای مسوولیت من ندارند.
همه می دانند بنده در دور اول طراح برنامه های وی بودم، و هیچگاه از آقای منطقیان حمایت نکرده ام و درحال حاضرهم همینطور؟؟؟همه میدانند بنده برای آقای بزرگواری سنگ تمام گذاشتم و بادرایت خاص اکثریت مطلق فرهنگیان را با گرایشای مختلف پشت سر ایشان قراردادم که درطول تاریخ سیاسی آموزش و پرورش کم سابقه بوده و بایدعرض کنم که ایشان هیچ حق سیاسی اجتماعی بر من ندارند و طلبکار ایشانم تا ابد.
در زمان حضورم درحوزه معاونت، آموزش وپروش دهدشت درتمامی زمینه های علمی آموزشی همچون نگینی درخشان بر تارک آموزش پروش استان می درخشید و فرهنگیان عزیز و دانش اموزان رتبه ها و موفقیتهایی کشوری و استانی را که در همین زمان کسب کردند بی سابقه بوده واز طرفی دیگر ارتباط صمیمی و صادقانه بنده بافرهنگیان توجه به خواسته های آنان حرمت و کرامت و مشکل گشایی و تعاملی که باهمه آنان با گرایشات و قومیت های مختلف داشتم از افتخارات من است که هنوز ورد زبان این عزیزان است.
و همه دیدندو مشاهده کردند به همین خاطرتلاشهای خستگی ناپذیرم وخدماتم درآموزش پرورش وقتی زنگ انتخابات شورای شهر به صدا درامد چگونه فرهنگیان عزیز پرچمدار ستاد انتخاباتیم بودن و یکپارچه حمایت کردند و به پشتوانه انان بدون از هیچگونه دغدغه پیروزشدم.
این نکته را باید عرض کنم که در پیشگاه خدای سوگند یادکرده ام که درکسوت نمایندگی مردم عزیز فارغ از هرگونه گرایش سیاسی قومی و شخصی و دنیوی و با رعایت مسایل قانونی وشرعی خدمت کنم و هر کدام از اعضای محترم شورا با این آرمانهایی که برشمردم همخوانی داشته باشندحمایت میکنم ودست در دست او از حقوق کودکان یتیم ونیازمندان چشم به راه دفاع میکنم.
برادرعزیز ، نماینده مردم طبق قانون وظیفه دارد از تمام امورشهرداری بازدید و نظارت داشته باشد و هیچگاه در مقوله نظارت سخن از تخصص به میان نیامده است. نمایند اگر در نظارت کوتاهی یاسهل انگاری داشته باشد خائن به حقوق مردم و سوگندی که یاد کرده است ،می باشد، شگفتا ازاین حرف شما؟؟
این استدلال شما ناشی از هراس مسئولین است ،توصیه من به شما این است که چیزی ننوسیدکه شخصیت خود را زیر سوال ببرید. متاسفم از اینکه افرادی راکه صادقانه وشجاعانه ازحقوق مردم دفاع وخودسوزی می کنند، پایان بقای سیاسی برایشان قلمداد کرده اید،آیا اگربه خاطر منافع مادی و شخصی خودسکوت کنیم و از حقوق مردمی که بوی تعفن کانالها وجداول خواب خوش را از چشم آنان گرفته سکوت کنیم و از شهردار فقط تمجیدتملق کنیم حیات سیاسی پیدا میکنیم ؟
حیات سیاسی یعنی دفاع از حقوق مردم ، یعنی انتقاد و اصلاح یعنی پویایی و تحرک . حیات سیاسی یعنی زنده به انیم که ارام نگیرم، یعنی آسودگی ما عدم ماست،و من بقای سیاسی خود را در ترک خواسته های شخصی و مادی خود و احیای حقوق کار لجن روب شهرداری می دانم.
در پایان برای این شخص از خداطلب استغفار دارم،به امید شهری شاداب سرزنده باشیم ،
کوچک همه موسوی امجد
سید علی محمد موسوی امجد* :
باسلام. نگارنده ای در یکی از شبکه های اجتماعی تهمت هایی رانااگاهانه و مغرضانه نسبت به اینجانب روا داشته اندکه جای هیچ نگرانی برایم وجود ندارد،چون به قول شاعر« روی دریا خس نشیند عمق دریا گوهراست،»
توصیه ام به این فرد این است چیزی را باید برای تنویر افکار عمومی نوشت که ذره ای واقعیت خارجی داشته باشد نه آزروی کینه توزی و غرض ورزی باشد و متاسفم از اینکه شما فردی را که نماینده مردم است و از حقوق انان دفاع کرد از روی کینه تهمت زده و آخرت خود را خراب کرده ای؟
موسوی امجد
برادرعزیز بنده فرد باز نشسته ای هستم به هیچ امتیاز و پست دولتی نیاز ندارم چه دلیلی دارد که شما مرا ریا کار خوانده ای؟ واز طرفی به چه چیزی ریاکاری کرده ام ؟همه می دانند اینجانب بچه انقلابم درکوران مبارزات علیه رژیم پهلوی در زادگاهم جزمحور مبارزه رژیم شاه بودم،و در زمان انقلاب عضو انجمن های اسلامی مدارس فعالیت داشتم،در زمان جنگ تحمیلی از یادگارن عملیات بدرهستم،بسیجی و عضو خانواده محترم شهدا و ولایتمدارم و در تمام دوران زندگی اهل فرایض دینی و درنزد مردم به عنوان فردی مذهبی شهرت دارم. حال یک فرد دارای اینهمه ارزش ذاتی چه نیازی دارد که ریاکار ومتظاهر باشد؟ ضعف مذهبی اخلاقی سیاسی ندارم که بخواهم ریاکارباشم ،خود مردم باید قضاوت کنند کسی با اینهمه خصوصیات واقعی جه نیازی به ریا دارد؟
دوست عزیز مشخص است که حضرتعالی هیچگونه اطلاعی از واقعیت ها نداری. چون بنده دوران مسوولیتم در آموزش و پرورش دو سال قبل از حضور بزرگواری درصحنه انخابات بوده و ایشان هیچگونه نقشی در اعطای مسوولیت من ندارند.
همه می دانند بنده در دور اول طراح برنامه های وی بودم، و هیچگاه از آقای منطقیان حمایت نکرده ام و درحال حاضرهم همینطور؟؟؟همه میدانند بنده برای آقای بزرگواری سنگ تمام گذاشتم و بادرایت خاص اکثریت مطلق فرهنگیان را با گرایشای مختلف پشت سر ایشان قراردادم که درطول تاریخ سیاسی آموزش و پرورش کم سابقه بوده و بایدعرض کنم که ایشان هیچ حق سیاسی اجتماعی بر من ندارند و طلبکار ایشانم تا ابد.
در زمان حضورم درحوزه معاونت، آموزش وپروش دهدشت درتمامی زمینه های علمی آموزشی همچون نگینی درخشان بر تارک آموزش پروش استان می درخشید و فرهنگیان عزیز و دانش اموزان رتبه ها و موفقیتهایی کشوری و استانی را که در همین زمان کسب کردند بی سابقه بوده واز طرفی دیگر ارتباط صمیمی و صادقانه بنده بافرهنگیان توجه به خواسته های آنان حرمت و کرامت و مشکل گشایی و تعاملی که باهمه آنان با گرایشات و قومیت های مختلف داشتم از افتخارات من است که هنوز ورد زبان این عزیزان است.
و همه دیدندو مشاهده کردند به همین خاطرتلاشهای خستگی ناپذیرم وخدماتم درآموزش پرورش وقتی زنگ انتخابات شورای شهر به صدا درامد چگونه فرهنگیان عزیز پرچمدار ستاد انتخاباتیم بودن و یکپارچه حمایت کردند و به پشتوانه انان بدون از هیچگونه دغدغه پیروزشدم.
این نکته را باید عرض کنم که در پیشگاه خدای سوگند یادکرده ام که درکسوت نمایندگی مردم عزیز فارغ از هرگونه گرایش سیاسی قومی و شخصی و دنیوی و با رعایت مسایل قانونی وشرعی خدمت کنم و هر کدام از اعضای محترم شورا با این آرمانهایی که برشمردم همخوانی داشته باشندحمایت میکنم ودست در دست او از حقوق کودکان یتیم ونیازمندان چشم به راه دفاع میکنم.
برادرعزیز ، نماینده مردم طبق قانون وظیفه دارد از تمام امورشهرداری بازدید و نظارت داشته باشد و هیچگاه در مقوله نظارت سخن از تخصص به میان نیامده است. نمایند اگر در نظارت کوتاهی یاسهل انگاری داشته باشد خائن به حقوق مردم و سوگندی که یاد کرده است ،می باشد، شگفتا ازاین حرف شما؟؟
این استدلال شما ناشی از هراس مسئولین است ،توصیه من به شما این است که چیزی ننوسیدکه شخصیت خود را زیر سوال ببرید. متاسفم از اینکه افرادی راکه صادقانه وشجاعانه ازحقوق مردم دفاع وخودسوزی می کنند، پایان بقای سیاسی برایشان قلمداد کرده اید،آیا اگربه خاطر منافع مادی و شخصی خودسکوت کنیم و از حقوق مردمی که بوی تعفن کانالها وجداول خواب خوش را از چشم آنان گرفته سکوت کنیم و از شهردار فقط تمجیدتملق کنیم حیات سیاسی پیدا میکنیم ؟
حیات سیاسی یعنی دفاع از حقوق مردم ، یعنی انتقاد و اصلاح یعنی پویایی و تحرک . حیات سیاسی یعنی زنده به انیم که ارام نگیرم، یعنی آسودگی ما عدم ماست،و من بقای سیاسی خود را در ترک خواسته های شخصی و مادی خود و احیای حقوق کار لجن روب شهرداری می دانم.
در پایان برای این شخص از خداطلب استغفار دارم،به امید شهری شاداب سرزنده باشیم ،
کوچک همه موسوی امجد
