کد خبر: ۳۶۹۹۶۵
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۲ 31 January 2017
نمايش ماضي استمراري به كارگرداني ونويسندگي هادي آخوندزاده اين روزها در تالار هنر به روي صحنه مي رود
نمايش روايت يك عشق قديمي ونافرجام است كه در يك دور تسلسل وتكرار ،  در باتلاق يك دام اجتماعي در حال دست وپا زدن است
مشكلي كه بر خاسته از عدم فرهنگ سازي واستفاده غير آگاهانه از فضاي مجازي است دامي كه اين روزها دامن گير بسياري از خانواده ها وجوانان شده است
نمايش از دريچه ذهن حامي  مردي ازلت گزيده كه در ناكامي عشقي از دست رفته مي سوزد روايت مي گردد، روايتي دراماتيك و روان شناسانه  كه تحت الشعاع قرار گرفتن يك رابطه عاطفي در بازي وتوطئه اي گنگ ومبهم و تاثيراتش را به تصوير ميكشد
او تمام سعي خود را براي نجات ارزشها وحفظ قداست عشق وباورهايش با نهايت احساس خود به كار مي گيرد اما افسوس!كه فريبندگي وهوس انگيزي پوشالي غالب بر جامعه وبه تناسب آن معشوق او، نافذتر وقدرتمند تر از صداقت وعشق پاك اوست
در نتيجه دربرزخي قرار مي گيرد كه يا ننگ وعقوبت پيمال كردن ارزشها دامان او را خواهد گرفت يا خود بايد به اسقبال آن رفته دامان به ننگ آلوده كند ويا اينكه دل ودامانش را قبل از آلوده شدن به آتش بكشد!
انتخاب اين موضوع در دوراني كه يكي از بزرگترين معضلات اجتماعي استفاده نادرست از فضاي مجازي  وعواقب ناگوار آن است  بسيار هوشمندانه واز آنجا كه بيان مواردي از اين قبيل پيامد هاي خاصي دارد شجاعانه است فارغ از اينكه در مقام يك تئاتر چقدر موفق بوده است.
اگر به متن بر گرديم نويسنده سعي دارد با فلاش بك  مشكلات ناشي از استفاده ناصحيح از فضاي مجازي وپيامد هاي آن در روند مناسبات اجتماعي  وخانواده را در قالب يك اثر دراماتيك گوشزد كند
اما براي دست يابي به اين هدف دست به روايت اتفاقات وداستانهاي زياد و تو در تويي مي زند كه تكثر شاخ وبرگ داستاني وگره هاي كور  تا حدي باعث سر در گمي تماشاگر مي شود متن به گونه اي است كه گستردگي اتفاقات وصحنه ها خارج از مديوم تئاتر است وبه يك فيلمنامه يا رمان نزديكتر است
در اجرا ما در عين استفاده از يك فضاي مشترك ونورهاي عمومي وتخت در صحنه ،سعي در نمايش فضا ها واتفاقات مجزا را مي بينيم كه تنها ارتباط بين  آنها از طريق فضاي مجازي  وبه صورت غير مستقيم است! يعني جمع ضدّين!! وتكرار زياد آن وبه ناچار بازي منفعل  وكاملا رو به تماشاگر بازيگرها را باعث شده است كه اين تكرار واصراربا اصول متعارف نمايش صحنه اي يعني وجود اَكت ،بر قراري ديالوگ وكنش و واكنش فاصله دارد واين امر تا حدي نمايش را خسته كننده ميكند
اما در عين حال وجود تابلو هاي زيبا وپاره اي از ديالوگ ها كه طعنه به شعر مي زند وگاهي با ظرافت هاي شرقي بيان مي شود از سختي وزمختي كار مي كاهد همچنين با وجود تخت بودن متن ،نوع اجرا و ريتم كند كه ازماهيت اين نمايش است ضرب آهنگ دروني يا تمپو آن روان بوده وبطور كلي كار از ريتم نمي افتد وتماشاگر را تا پايان نمايش با خود همراه مي كند
در طراحي صحنه ،نور،موسقي وتا حدي لباس نيز اين نابساماني نمايان است مخصوصا در طراحي نوركه نه تنها كمكي به روند نمايش نميكند حتي به آن ضربه مي زند طراحي صحنه در عين رعايت المانهاي حجمي ورنگ  بر خلاف نفس نمايش كه يك به هم ريختگي و آشفتگي ذهني وموقعيتي را به همراه دارد،داراي نظم وتقارن هندسي نا مرتبط است!
شايد از ميان طراحي هاي موجود روي صحنه طراحي لباس متناسب تر با نمايش است  ،خطوط متقاطع و رنگهاي متضاد در رمز گشايي شخصيتها تا حدي مثمر ثمر است
علي هذا با در نظر گرفتن محدوديت هايي كه گريبان كارگردان را گرفته وتوجه به تجربه اول هادي آخوند زاده در مقام يك نويسنده وكار گردان نمايش حداقل نمره قبولي را كسب كرده است
با اين حال لزوم يك مشاور در كنار كار براي كارگردانان كار اول وكم تجربه ضروري ومهم مي باشد
به هر حال توجه وسعي دربه تصوير كشيدن يك آسيب ودام اجتماعي فراگير كه شايد دغدغه دروني صاحب اثر و بسياري از افراد جامعه ماست حتي اگر با نواقص وعدم ارائه يك راه كار يا درمان همراه باشد نشان از تعهد وتيز بيني يك هنرمند دارد كه هادي آخوند زاده وگروه اجرايي تمام تلاش خود را در اين راستا مبذول داشته اند
به اميد موفقيت روز افزون وكار هاي بهتر وزيباتر از اين گروه
محمد عزآبادي
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار