در کنفرانس خبری بابل مطرح شد
دست‎کاری در طبیعت نتیجه کم‎خردی جامعه/ سه تجربه شکست خورده جهانی در انتقال آب/ تاریخچه و دلیل مخالفت سازمان‎های مردم نهاد با انتقال آب خزر/ راه‎های جایگزین زیادی وجود دارد...
کد خبر: ۲۲۷۲۶۳
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۳ 10 May 2016
به گزارش تابناک مازندران، در ماه‎های گذشته که دولت یازدهم در تنها پروژه مورد وثوق خود از دولت قبلی به اجرای پروژه انتقال آب تعهد نشان داد بسیاریاز کارشناسان زبده داخلی و بین‎المللی نسبت به عواقب آن هشدار دادند و عصر دیروز به همین دلیل نشست خبری 4 نفر از کارشناسان شناسخته شده مرتبط با موضوع انتقال آب در بابل برگزار شد.
 
نشست خبری با موضوع بررسی"انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران و چالشهای پیشرو" با حضور اساتید صاحب‌نظر پروفسور قبادیان، فوق دکترای علوم زمین متمرکز در آب و خاک، پروفسور صفاییان، اکولوژیست و استاد دانشگاه، دکتر شارع پور جامعه شناس استاد دانشگاه و دکتر کاویانی عضو گروه آبخیزداری دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی مازندران به میزبانی "شبکه سمنهای محیط زیست و منابع طبیعی مازندران" در بابل برگزار شد.

1- دستبرد به طبیعت نتیجه کم خردی جامعه

پروفسور قبادیان در این نشست خبری با تاکید بر اهمیت توجه دادن و اگاه ساختن مردم به مسایل و مشکلات زیست محیطی توسط اصحاب رسانه، این مساله را از وظایف جامعه علمی کشور نیز برشمرد.

وی تبعیت از قوانین حاکم بر طبیعت و احترام به حقوق زیستمندان را از اهم وظایف جوامع دانست و اینکه علوم زیستی، طیف گستردهای از دانش بشری را در بر میگیرد و پیش از هرگونه ورود و دخالت در آن باید به صورت کلان، اندیشه شود. باید در نظر داشت که عوامل دخیل در طبیعت، در حال تعادل هستند و انسان، سالیانی دراز است که با دخالت تخریبی خود، در خلاف قانونمندی طبیعی، ناپایداری ایجاد کرده و این تعادل را برهم می زند.

هرچه سطح دانش و فرهنگ، خرد جامعه پایینتر باشد، شدت ازهم گسیختگی و نامتعادل شدن چرخه طبیعت، بیشتر میشود و هرچه جامعهای فاقد قانون باشد، نمی تواند از قوانین طبیعت تبعیت کند.

سالیانی دراز است که در میهن خود شاهد این چنین دستاندازی و هرج ومرج در عرصه محیط زیست هستیم، بر همین مبناست که عدم تعادل در طبیعت ایجاد شده و ما را از توسعه ی پایدار بسیار دور کرده است.

مازندران در حالت ناپایداری کامل و دریای خزر هم در کانون این ناپایداری است.

فوق دکترای علوم زمین سخنان خود را با مطالبی پیرامون ظرفیتسنجی منطقه، رشد بی رویه جمعیت، آمایش سرزمین و ساماندهی عرصههای زیست محیطی به پایان برد.سپس به پرسشهای خبرنگاران درباره انتقال آب خزر به کویر مرکزی پاسخ داد.

2- سه تجربه مایوس کننده و مخرب انتقال آب در جهان

پروفسور صفاییان سخنران بعدی ای نشست خبری بود که در سخنان خود به نیاز رو به افزایش آب در جوامع، رشد سریع جمعیت، کم شدن منابع تامین طبیعی آب با سر منشا جنگل، مرتع، رودخانه ها همچنین عوامل مخرب عرصههای طبیعی با دستاندازیهای غیرضروری و تغییرکاربریهای غیرکارشناسانه اشاره کرد و انتقال آب از این طریق را اخرین گزینه برای تامین نیاز جوامع مقصد دانست.

صفاییان در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسیده بود آیا تاکنون در جهان از چنین روشهایی مانند انتقال آب خزر به سمنان استفاده شده و آیا موفق هم بودهاند، سه مورد زیر را یاد اور شد:

۱- طرح بلند پروازانه عربستان سعودی

۲- طرح بلند پروازانه معمر قذافی در لیبی

۳- طرح عظیم تغییر مسیر رودخانههای جیحون و سیحون به مناطق کویری قرهقوم جهت توسعه کشت پنبه که نتیجه فاجعه بار آن خشک شدن دریاچه ارال یکی از بزرگترین دریاچههای جهان بود که امروزه از آن با عنوان چرنوبیل دوم یاد میکنند.

واقعیت این است که هر سه طرح فوق با اثراتی زیان بار همراه و نهایتا با شکست مواجه شده است و این نتایج ما و بوم شناسان را باید به فکر ۵۰ سال آینده دریاچه خزر بیندازد.

نگرانی ما این است که قسمتهایی از توان و کارایی طبیعت بویژه ایجاد تعادل اکولوژیکی جنگل، مرتع، رودخانهها و دریاها را مهندسان و مردم عادی نمیبینند.

تصفیه آب خزر در مبدا نادرست است و آمارهای علمی درباره غلظت آب خزر پیش و پس از تصفیه ثابت کرده که این عمل بهم زننده اکوسیستم دریای خزر است.

۳ – تاریخچه و دلیل مخالفت سازمان‏های مردم‎نهاد با اجرای طرح

در ادامه دکتر شارعپور جامعهشناس، موضوع انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران را از دیدگاه‏های اقتصادی و اجتماعی مهم دانست و اینکه این بحثها باید در زمینه علوم دیگر و هم بررسی شود نه اینکه صرفا از منظر محیط زیستی به آن بپردازیم.

حقوق بینالملل، سهم ما از این دریا و مباحث مرتبط با حضور کارشناسان بینالمللی و … موضوعاتی بسیار حساس است که باید به طور جدی به آن پرداخت.

وی درباره مخالفتهای ابراز شده با اجرای این پروژه گفت: صرف مخالفت با این پروژه، ما را به جایی نخواهد رساند، باید پیشنهادی جایگزین ارائه کرد، ما چه راه هایی را برای رفع مشکلات کمبود آب مناطق مقصد پیشنهاد میکنیم؟

باید از از زوایای مختلف به موضوعات زیر پرداخت مانند موضوع افزایش جمعیت، رشد شتابان شهرنشینی که اکنون به ۷۲ درصد رسیده است، افزایش ناگهانی و پر حجم آب، گسترش بیرویه زمینهای کشاورزی برای تولید محصولات بی کیفیت و غیرضروری، توسعه صنایع گوناگون بدون داشتن برنامه مشخص که مواری مهم و تعیین کنند هستند.

این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سوابق مشابه جوامع توسعه یافته، یکی از راهحلهای بحران کمبود آب را انتقال آبِ بین حوزهای دانست که از اوایل قرن بیستم در آن جوامع شکل گرفت و شیلی، استرالیا، اسپانیا، و…از جمله کشورهایی بودند که مشکلات اساسی در اجرای این پروژه ها داشتند.

در نیمه قرن بیستم، عمدتا بوروکراتها و تکنوکراتها نقش فراگیری در اجرای این پروژهها داشتند و خبری از ngo ها و هواداران محیط‎‎‎‏ زیست نبود اما در چند دهه اخیر با پدیدار شدن آثار مخرب اجرای طرحهای بزرگ انتقال آب، تغییرات اساسی در تصمیم گیریها به عمل آمد.

دکتر شارع پور، این بحث را از نظر اقتصادی چنین ادامه داد: در همه دنیا مجریان چنین طرحهایی ابتدا بار مالی آن را با هزینههای کمِ ذینفعان برشمردند اما بعدها تجربه نشان داد که این دولتها و ملتها هستند که با چندین برابر هزینههای پیشبینی شده اولیه، متقبل بار مالی سنگین شدهاند.

و این بار منفی اقتصادی – اجتماعی نه تنها به جوامع مبدا، بلکه به جوامع مقصد هم آسیبهای جدی وارد کرده است، در منطقه دریافت کننده آب منتقل شده نیز موضوعاتی بغرنج مانند رشد بیرویه جمعیت، گسترش ناهمگون شهرها و ازهم گسیختگی اجتماعی بوجود آورده که اقتصاد منطقه دریافت کننده را گرفتار وابستگی شدید به خط لوله انتقال آب کرده است و در طول مسیر خطوط انتقال، شهرها و روستاها به این لولهها دستبرد زده و به صورت غیرقانونی از آن بهره میبرند.

استاد جامعه شناسی دانشگاه مازندران، چالش های پیش رو را از دیدگاه اجتماعی این گونه ادامه داد:

کشمکشهای قومی و منطقهای، به خطر افتادن امنیت ملی، مناقشات روانی و اجتماعی از جمله معضلاتی است که چنانچه هوشیارانه و خردمندانه با آن برخورد نکنیم، پیامدهای ناگوار خواهد داشت.

منطقه مبدا هم با دولت درگیر خواهد شد و این یعنی تخریب سرمایه اجتماعی( دامهای اجتماعی)، طرح های انتقال آب اغلب باعث نابودی روستاها خواهد شد، چنانکه از هماکنون زمزمه نابودی تعاونی صیادی مناطق مبدا به گوش میرسد، مهاجران زیادی خواهند آمد، ترکیب جمعیت بومی برهم خواهد خورد، افزایش میزان مصرف آب در مقصد را شاهد خواهیم بود، تغییرات کاربری اراضی را در مقصد با شدتی چشمگیر شاهد خواهیم بود، در کشورهایی که مشابه این طرح‏ اجرا شده، هزینههای گزافی را برای ترمیم خسارتهای اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی، پرداخت کردند ولی هنوز نتوانسته‎اند مشکلات پیش آمده را کاملا حل کنند.

شرایط اجرای طرح در ایران به شدت ضعیف است، بوروکراسی، فساد، غیرشفاف بودن و … وجود دارد و باید ارزیابی کامل انجام گیرد، ضروریست که از همه الترناتیوهای دیگر استفاده شود، باید ریسکهای زیست محیطی – اقتصادی و اجتماعی را به درستی و دقیق ارزیابی کنیم.از تجربیات یونسکو، بهره بگیریم، یونسکو۵ ملاک و شرط را برای اجرای چنین طرح هایی، پیشنهاد می کند:

۱- کمبود اساسی در مقصد باشد.

۲-توسعه اتی مبدا نباید اسیب ببیند.

۳- ارزیابی جامع زیست محیطی انجام شود.

۴-ارزیابی جامع اثرات اجتماعی و فرهنگی انجام شود.

۵- مزایا و منافع این انتقال باید منصفانه بین دو منطقه مبدا و مقصد، تقسیم شود.

و در پایان اینکه هرگونه تصمیمگیری در اجرای چنین پروژههایی باید کاملا مشارکتی باشد.

۴- راه‎های جایگزین فراوانی وجود دارد

آخرین سخنران دکتر کاویان بود که در باره این طرح اظهاد داشت هدف این طرح، تامین آب صنعت و شرب شهرهای دامغان و گرمسار است. مسیر لوله از گهرباران، بهشهر، کیاسر، مهدی شهر، سمنان است که از زمینهای زراعی دشت و باغها و سپس جنگل و مناطق پرشیب کوهستانی البرز و به دنبال آن از مراتع عبور خواهد کرد تا به دشت سمنان خواهد برسد.

از راهحلهای فنی جایگزین پیش روی این مسیر بویژه در ارتفاعات میتوان به احیای قناتها، حفر چاهها، بهرهگیری از رودخانههای فصلی، احداث سدها، استفاده از آب باران، تصفیه فاضلابها و…. اشاره کرد و آخرین گزینه، انتقال و شیرین کردن آب دری است.

گزارش از مهندس نجاتی - انجمن یاوران زمین بابل

انتهای پیام/

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار