تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، با اعلام جدول زمانبندی انتخابات دوره بعدی مجلس شورای اسلامی، فعالیتهای انتخاباتی و چهرههایی که قصد ورود به این عرصه را دارند شفافتر میشوند و تجزیه و تحلیلها هم رونق میگیرد که البته خاصیت و واقعیت رقابتهای سیاسی هم همین است.
آنچه که در سطح کلاسیک رقابتهای انتخاباتی مرسوم است، رقابت احزاب و یا افراد منتسب به آنها است به این معنی که نماینده هر حزب یا گروه متناسب با اساس نامه حزبی ابتدا به عنوان نماینده حزب یا گروه به جامعه معرفی و پس از آن شعارهایی متناسب با مرام حزب و گروه در راستای پاسخ به مطالبات و خواستههای مردم و رای دهندگان سرداده میشود و در آخر هم به میزان صداقتی که در بیان شعارها وجود داشته، جامعه عمل میپوشد!
حتما خوب میدانید که گنجاندن انتخابات در استانهایی مانند کهگیلویه و بویراحمد در چنین تعریفی از انتخابات، چندان درست نیست به این معنی که در بخش داشتن اساس نامه حزبی و فعالیتهای تشکیلاتی و حتی شعارهای انتخاباتی و ساز و کار برگزاری، با یک نوع پدیده بدون کلیشه مواجه هستیم و در هر دورهای با هر نوع فعالیتی با هر نوع شعاری و هر نوع اقدامی ممکن است مواجه شویم!
علاوه بر مباحث دخالت در عزل و نصبها برای بهره گیری از ظرفیتهای دولتی برای رای آوری، ممکن است هر دوره با شیوههای جدیدی از تخلف و تقلب هم مواجه شویم. در نظر بسیاری از فعالان در حوزه انتخابات همه این بی اخلاقیهای سیاسی، مرسوم، مقبول و حتی لازم و نشانه قدرت است!
اما در استان کهگیلویه و بویراحمد خصوصا در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون، ماجرا تفاوتهای دیگری هم دارد که البته این تفاوت در برهههایی تعیین کننده هم هست!
در این حوزه انتخابیه در برخی از دورهها خصوصا در چند دوره اخیر آنچه کم کم از محتوای انتخابات دور شده، شاخصهای سیاسی حزبی است و به همان میزان شاخص قومیت و طایفه جای آن را گرفته است به گونهای که به جرات میتوان گفت در دوره پیش رو هم، رقابت یک رقابت تمام عیار طایفهای خواهد بود و هیچ اثرپذیری از سیاست حزبی نخواهیم داشت!
در خصوص اینکه برنده انتخابات آینده چه کسی خواهد بود، بی شک باید به دنبال خروجی برنامههای مشاورین کاندیدهای مطرح باشیم که در حال حاضر بحث بر سه نفر یعنی مهدی روشنفکر نماینده فعلی مجلس، نادر منتظریان و محمد بهرامی است. اما برنده چه کسی خواهد بود؟
اگر کسی از هم اکنون برنده انتخابات بویراحمد، دنا و مارگون را یکی از این سه نفر اعلام کند و دلیل و تحلیلی منطقی ارائه ندهد، در واقع به عنوان یک حامی، آرزو و مطلوب خود را بیان کرده است نه منطق و تحلیل واقعی شرایط را!
واقعیت این است که این سه نفر یک سبد رای طایفهای ثابت و مشخص با حداقل ریزش رای را برای خود دارند، اما در ادامه آن کسی برنده خواهد بود که بتواند اول در میان طوایف دیگر به هر دلیلی و سپس اشخاص سیاسی نه احزاب سیاسی، به میزان نفوذ آن شخص، رای آوری خارج از طایفه داشته باشد!
واضح است که مطلوب برای همه حتی همان دانش آموختگان کلاسیک سیاسی که در گرماگرم انتخابات بر طبل قومیت میکوبند، رای برخواسته از دل اساسنامه مدون و مشخص است، اما واقعیت آن چیزی است که در میدان وجود عینی دارد و آن هم قدرت طایفه و ایل است که همه را وادار به حرکت در آن مسیر میکند!