یادداشت اختصاصی روزنامه هما خوزستان / مینا فراز
مورخ شنبه ۷ خردادماه ۱۴۰۱
دوم خرداد ماه ۱۴۰۱ حوالی ظهر بود که خبری نقل محافل شد چه شده است گویا ساختمان متروپل با ده طبقه در آبادان فرو ریخت.
قلب ایران در آبادان به شماره افتاد ساختمانی که به یکباره فرو ریخت و سقف آرزو‌های مردم دیار مقاومت آبادان قهرمان را ویران کرد. نیرو‌های امدادی، هلال احمر، آتش نشانی، شورای تامین، دستگاه‌های اجرایی همه و همه به میدان آمدند میدان مقاومت میدان خدمت در سرزمین نخل و آفتاب.
خیابان امیری پر شد از خانواده‌هایی که با چشم گریان دست به آسمان کشیده و از خداوند سلامت فرزندان، عزیزان و همشهریان شان را طلب می‌کردند دانه‌های تسبیح برای زنده ماندن، زنده بودن و پیدا شدن افرادی که زیر آوار بود ردیف شد.
در این وضعیت نابسامان که در آبادان رخداد، گرد و خاک سریع خود را بر سر مردم رساند و نفس مردم را از اینی که بود تنگ‌تر کرد .
خبر غم انگیز‌تر شد؛ فوت سه نفر، ۵ نفر و ۱۱ نفر تاکنون، از زیر آوار، بیرون کشیدن شماری از هموطنان پیر و جوان ، مرد و زن جلوی لنز دوربین همه خبرنگاران حادثه آبادان است.
برای ما قصه متروپل قصه جدیدی نیست ما در فروریختن ساختمان پلاسکو هم مات و مبهوت ماندیم حادثه سهمگینی که به شهادت شماری از آتش‌نشانان ایثارگر منجر شد حالا این داستان تلخ این بار در آبادان روایت می‌شود.
مرثیه‌ای برای آبادان، آبادانی که آبادانی اش این روز‌ها در آلودگی آب و هوا، فقر، نبود خدمات مناسب، بیکاری و ... به غارت رفت قصه‌ی غربت آبادان به اینجا ختم نمی‌شود مردمی که برای کمک به همنوعان خود به صف شدند برگ زرینی در این روایت هستند.
اهدای خون حضور در صحنه و کمک رسانی به همنوعان اعلام آمادگی شهر‌های مختلف استان خوزستان برای خدمات رسانی به مصدومان حادثه حضور شرکت‌ها و صنایع مختلف خوزستان برای تسهیل در امر آواربرداری همه و همه قصه مهربانی همردم دیار نخل آفتاب است.
خورشید امروز در آبادان خودنمایی نکرد گویا شرمسار بود که گرمایش را بر سر مردمی که چشمشان به ساختمان مخروبه، آهن، خاک و خاکستر امیر پل دوخته شده هدیه دهد.
