امر به معروف امام حسین پایه و اساس انسان شناسی دارد/ اولین امر به معروف امام حسین شناخت جایگاه انسان در نظام هستی بود (بخش ششم )
ما در سر سفره سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام همچنان نشسته ایم و دنبال یافتن سوالات انسان شناسان از این ضیافت هستیم و در ادامه سلسله مباحث و یادداشتها امام حسین قلم میزنیم و در این یادداشت حاضر قصد داریم به جنبههای انسان شناسانه امام حسین توجه کنیم.
به گزارش تابناک کردستان، ما در یادداشتها گذشته به مسئله توهین کردن به اهل تسنن توسط مداحان یزیدی صفت اشاره کردیم و در آنجا به این نکته پرداختیم که امام حسین علیه السلام با بینش و تفکر غیر انسانی و غیر الهی مبارزه میکنند و روح مبارک ایشان چهره این منافقان و شیطان صفتها را هر روز بر جامعه و امت اسلامی برملا خواهد کرد و این جز خاصیت و ذات خون مبارک شهیدان اسلام است.
خون شهیدان اسلام برعکس شهدای قومیتها و نژادها که فقط برای مسائل ملی و جغرافیایی ریخته میشود و در یک چارچوب و محیط مشخص قابل احترام است، اما خون شهدای اسلام هیچ مرز و جغرافیایی مشخص را نمیشناسد و هدف آن اگاه کردن و بیدار کردن این روح حقیقت و انسانیت است که امروز مدافعان حقوق بشر به دنبال دفاع از حقوق از بین رفته انسانها هستند در حالی که اشتباه مدافعان حقوق بشر در اینجاست که برای آنها هنوز انسان در چارچوبها قومی، سیاسی، مذهبی و جنسیتی قرار دارد و جوهر انسان را در مرحله بعدی قرار داده اند.
در واقع از نظر مدافعان حقوق بشر انسان و انسانیت در این چارچوبها قابل اندازه گیری است و اگر از حقوق انسانها دفاع میکنند نه بخاطر اعتقاد به ذات و جوهر انسان هاست بلکه بخاطر توجه به اعراض انسانها از جمله مسائل قومی، مذهبی است، ما در این چند دهه گذشته این سخن و ادعا را در مورد مردم نقاط مختلف جهان مورد بررسی و آزمایش قرار دادیم و برای ما مشخص شد آنچه برای مدافعان حقوق بشر مهم و حیاتی است همین اعراض انسان هاست نه ذات انسان ها.
امروز جنگ و خون ریزی در کشورها مسلمان متاسفانه روز به روز بیشتر میشود و این مدافعان حقوق بشر به جای توجه به این افراد مظلوم متاسفانه صورت مسئله را پاک میکنند و به فکر توجیه اقدامات این جنایت کاران هستند و نکته جالب اینجاست که اقدامات این جنایتکاران براساس منطق مادی و حیوانی همین جریانها مادی قرار میگیرد.
وقتی این جریانها از یک طرف انسان را با دیگر موجودات مادی مقایسه میکنند و فقط بین انسان و دیگر موجودات زنده به جنبه مادی توجه دارند و از طرف دیگر، چون نابودی و نیستی در درون جنس مادی قرار دارد مسلما نباید از کشته شدن انسان ناراحت و یا نگران بود و دلیل آن اینست که هر چیز مادی نابود میشود در نتیجه انسان به دلیل داشتن بعُد مادی باید نابود شود و برای این کار میتوان از هر روشی استفاده کرد.
این مقدمه را از این جهت اشاره کردیم که مدافعان حقوق بشر برای درک انسانیت هنوز هم براساس منطق ناقص خودشان حرکت میکنند و انسان را فاقد محتوا و ماهیت میدانند، در حالی که امام حسین نماد و گوهر انسانیت و دفاع از انسان بود.
امام حسین انسان را فاقد محتوا و ماهیت نمیدانست و برای این انسان تلاش و کوشش میکرد که تا مسیر درست را نشان دهد به همین دلیل قیام امام حسین یک قیام برای بیداری روح حقیقت و انسانیت بود که فرقهها باطل در آن زمان و همچنین در شرایط امروز به دنبال سرکوب و نابودی این روح انسانیت هستند به همین دلیل قیام خودش را امر به معروف و نهی از منکر نامید.
اما امر به معروف یعنی انسان را بیدار کردن و به این انسان یاد دادن در مورد محتوا و ماهیت انسانی و به عبارت دیگر بیدار کردن "خود واقعی" انسان و نهی از منکر به معنی بیدار کردن انسان از چیزها منفی که دور از شان و منزلت انسان است. امروز متاسفانه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه بشری به فراموشی سپرده شده است و نکته جالب اینجاست که به آن فراموشی افتخار هم میکنند که انسان از انسانیت دور شده است و هر روز مرز خودش را با دیگر حیوانات کم میکنند و اسم آن را دفاع از حقوق بشر نامید.
کدام حقوق؟ کدام بشر؟ اگر منظور این جریانها مادی از انسان فقط ایستادن بصورت قائم بر روی دو جفت پا باشد باید قبول کرد که با آموزش و تعلیم و تربیت میتوان بسیاری از حیوانات بر روی دو جفت پای نگه داشت، نمونه آن کاری که در سیرکها حیوانات انجام میدهند. انسان به دلیل داشتن انسانیت و "خود واقعی" لیاقت حقوق بشر و انسانی را دارند و این انسان در منظومه فکری و بینش الهی امام حسین نهفته است.
وقتی ایشان قیام خودش را نه براساس منافع قومی و سیاسی بلکه بخاطر بیدار کردن انسان از طریق امر به معروف و نهی از منکر گذاشته است نشان از باور قلبی و درونی ایشان به مسئله انسانیت است.
امر به معروف یعنی انسان از لحاظ درون محتوا دارد، با دیگر حیوانات فرق دارد، نظام حقوقی دارد، کرامت دارد، بزرگی دارد، فقط بعُد مادی ندارد که انسان را به حال خودش رها کنیم بلکه این انسان باید از طریق امر به معروف به درون و محتوا خودش برگرد و جایگاه خودش را در نظام هستی و در بین موجودات پیدا کنند. امروز در دانشگاهها و محافل علمی بحثی را به نام "من کی هستی؟ " باب روز شده است و هر کس برای آن جوابی دارد. یک نفر میگویند"من فارس هستم"، دیگری میگویند "من ترک هستم"، کس دیگر میگویند "من شافعی مذهب هستم"، اما هیچ کدام از آنها به سوال مطرح شده توجه نمیکنند، سوال در مورد چیستی و ماهیت انسان میپرسد نه در مورد اعراض انسان.
سوال در مورد جایگاه انسان در نظام هستی است و میخواهد انسان را مطالعه کنند تا ببیند این انسان چه نگرشی در مورد خودش دارد؟ خودش را چطور تعریف میکند؟ جواب این سوال یک امر به معروف است که باید انسانها را تشویق به این گونه سوالات کرد و جواب آن در منظومه و بینش امام حسین است.
انسان مورد نظر امام حسین خودش را گم نمیکنند، خودش فاقد بعُد روحی و معنوی نمیدانند و دارای محتوا و ماهیت است و همین داشتن محتوای انسانیت امام حسین بود که برعلیه یزید مبارزه کرد و امروز این میراث مبارک از امام حسین همچنان بر پیکر و وجود انسان نهفته است و امروز هم طبقه خواص ما اعم روحانیت و جامعه دانشگاهی برای انسان شناسی خودشان نیاز به امام حسین دارد که ایشان انسان را به معروفات سفارش کرده است و از منکرات که انسان را از انسانیت دور میکنند نهی میکرد.
امروز ما در دنیای غرب مشاهده میکنیم که چطور انسان را از مقام انسانیت دور کرده اند و برای این انسان نسخهها حیوانی آماده میکنند که هر روز در منش حیوانی خودش فرو روند و دلیل این همه بی ارزش بودن انسان در این کشورها چیزی نیست به جز ندانستن جایگاه انسان در نظام هستی که متاسفانه روح انسانیت و حقیقت در آن کشور توسط رسانهها و جریانها مادی به فراموشی سپرده شده است.
دانستن جایگاه انسان در نظام هستی امروز یک امر به معروف شده است و طبقه خواص ما باید این معروفات را در جامعه ترویج دهند و متاسفانه بعضی از طبقه خواص امر به معروف فقط را در چیزهای ساده خلاصه کردند در حالی اگر انسان جایگاه خودش را در این نظام هستی بشناسد مسلما میتواند به دیگر معروفات عمل کنند.
انسان اگر این جایگاه انسان بودن خودش را به خوبی درک کند مسلما در برایر کارهای غیر انسانی سکوت نخواهد کرد، در برابر ظلم و ستمکاران سکوت نمیکنند، در برابر جنایتکاران و اربابان قدرت سکوت نخواهد کرد بلکه به سمت تغییر خواهد رفت و این تغییر در رفتار و عملکرد خودش انجام میشود و کارهای منفی و دور از شان انسانیت را از وجود خودش پاک خواهد کرد و دلیل اینکار را شناختن نفس و جایگاه خودش در نظام هستی است.
امام حسین در مرحله اول خودش را شناخت و از محتوا و ماهیت الهی و انسانیت درون خودش با خبر شد و همین شناخت از جایگاه خودش باعث شد بر علیه ظلم و ستم قیام کنند، احساس بی تفاوتی در برابر ستم نداشته باشد و تا امروز با وجود این همه کارشکنیهایی که از طرف اربابان قدرت میشود همچنان پرچم امام حسین علیه السلام در پرتو انسانیت در سطح جهان برافرشته است و این یک دلیل بیشتر ندارد که همان شناخت جایگاه خودش در نظام هستی به عنوان امر به معروف است.
مختار سلیمانی