این روزها ایام کلنگ زنی هست و هر جا که بنگری با حضور مسئولان عزیز کلنگ روبان پیچ شده را چنان بر فرق زمین می کوبند که عنقریب همین فردا تا ثریا می رود معمار کج...
بین خودمان باشد اما سال به سال قربون پارسال، معلوم نیست چه بلایی سر اقتصاد مملکت آمده که دیگر تماشای استادیوم نیمه ناتمام هم جزو برنامههای افتتاحی مسئولان حساب میشود.
حالا کارمان به جایی کشیده که مردم برای تعویض 2 تیربرق در روستایی از توابع فلان جا 20 بنر تبریک و تملق نصب میکنند.
یعنی سر دستی چرتکه بیندازیم گاهی خرج تبلیغات این مراسم از خود طرح بیشتر میشود.
چطور و چه کسانی بانی این روزگار شدند که تعمیر چند کیلومتر جاده روستایی یا تعمیر در فلان مرکز بهداشت جزو طرحهای افتتاحی دولت در استانها محسوب شده مشغل ذمه باشید اگر فکر کنید ربطی به کاغذ پاره خواندن تحریمها و آن همه درآمد نفتی حیف و میل شده و البته ضعف همیشگی مدیران باشد.
خلاصه در این روزگار پر مشغله اگر مدیران طرحی را برای بار دوم هم افتتاح کنند حال و حوصلهی برای نکته سنجی نمانده که حیرت کند.
مهم این است که برای تعمیر یک پل نیم وجبی جاده روستایی صد جور بنر و پارچه نوشته تبریک نصب کنند و عدهای عزیز دنبال امتیاز با شادمانی و ذوق زدگی کنار مسئولان سلفی بگیرند و چپ و راست در اینستاگرام و تلگرام پخش کنند.
اگر هم کسی بگوید پس تکلیف طرحهای بزرگ بر زمین مانده چه میشود چنان کج کج نگاهش میکنند که خود بخود از جهان هستی لفت بدهد.
با این وجود ما به همین طرحهای دوزاری نیز قانع هستیم.
روزگاری دورتر حضراتی از جنس هاله نور چنان کلنگی بر این سرزمین بخت برگشته کوفتند که هنوز زخم مهرش التیام نیافته است.
انتهای پیام/*