حجتالاسلام رضا بهمنی گفت: حدود سال ۱۲۰۰ هجری قمری، در اروپا وقوع انقلاب صنعتی و رنسانس که مقابله با نظام کلیسایی که دین تحریفشده مسیحیت را ترویج میکرد همراه شد، عدهای در ایران تصور کردند تنها راه رسیدن به فنّاوری و پیشرفت، مقابله با دین است و زمینه غربزدگی نیز از این زمان آغاز شد.
*هاضمه دنیای اسلام تا قبل از قاجار، سالم و پاک بود
عضو شورای علمی گروه تاریخ معاصر موسسه پژوهشی امام خمینی (ره) عنوان کرد: هاضمه دنیای اسلام ازنظر فرهنگی تا قبل از دوران قاجار و مواجهه با غرب استعماری، سالم و پاک بود. در دوره طلایی اسلامی در قرون سوم تا پنجم هجری و نیز در دوره اعتلای دوباره ایران اسلامی در دوره صفویه، دانشمندان مسلمان ازجمله ابنسینا، سهروردی، ملاصدرا موفق شدند علوم مختلف را از اروپا، یونان و هند فراگرفته و نه علیه دین که برای اعتلا و سربلندی دین اسلام به کار ببندند.
وی افزود: در دوره اعتلای صفوی، دانشمندان مسلمان ایرانی سرآمد دانشمندان جهان بودند. تجارت کاغذ نشان از رواج علم و دانش بین خانوادههای مسلمان داشت. شیخ بهایی که مرجع تقلیدی دانشمند بود، از گاز فاضلاب بهعنوان سوخت حمام استفاده کرد و حمام شمع اصفهان را بهعنوان یک شاهکار علمی و مهندسی در جهان طراحی و اجرا کرد. امروز نیز بیوگاز بهعنوان یکی از شاخههای علم شیمی در برخی مؤسسات دانشبنیان کشور در حال پیگیری است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: در دوره شکوه تمدن اسلامی، ایجاد فلسفه اسلامی و تدریس علوم تجربی همچون نجوم، طب، ریاضیات در مدارس به دلیل سلامت مزاج فرهنگی و برتری هویتی دنیای اسلام بود که موجب میشد هیچکس شیفته غرب، چین یا هند نباشد و درنتیجه تمایلی به دینستیزی یا دین زدایی یا تعدیل دین به نفع بیگانگان مطرح نباشد.
بهمنی اظهار داشت: از قاجار به اینسو عدهای فریفته غرب شدند و با فراموشی یا انکار داشتهها و پیشینه درخشان علمیِ ایران اسلامی خود، موجب وابستگی کشور به غرب شدند و با ستایش پیشرفتهای غرب، عقبگرد کردند، عقب گردی که تا زمان انقلاب اسلامی تداوم داشت.
وی افزود: تقی زاده که غربزده بود نسخه «از نوک پا تا فرق سر فرنگی شدن» را برای هموطنانش میپیچید. هرچند، اندیشه متعالی «میشود، میتوانیم» توسط علمایی چون میرزای شیرازی، شیخ فضلالله نوری، حاجآقا نورالله اصفهانی، آقا نجفی اصفهانی، شهید مدرس، آیتالله کاشانی و امام خمینی (رضوانالله علیهم) در مقابل غربزدگیهای آنان قد برافراشته بود و همچنان نیز ادامه دارد.
عضو شورای علمی گروه تاریخ اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی (ره) تأکید کرد: وابستگی و رام قدرت استعمار بودن مورد تأکید بیگانگان بود؛ بهطوریکه شاهان قاجار و پهلوی وابستگی شدیدی به غرب داشتند و در هر مسئله پیشپاافتاده داخلی به آنها رجوع میکردند. معروف است که ناصرالدینشاه بدون اجازه بیگانگان آب نمیخورد! و برای سفر به شمال ایران از روسها و برای سفر به جنوب کشور از انگلیسها اجازه میگرفت!
*پشت پرده تاریخ ۲۵۰۰ ساله پادشاهی پهلوی
وی تصریح کرد: وقتی رضاخان با کمک انگلیسها به قدرت رسید، فامیل او را از سوادکوهی به پهلوی تغییر دادند تا او را به سلسله پادشاهان گذشته ایران پیوند دهند. قرار بود رضاخان سیاستها و منافع انگلیس و صهیونیسمی که اسرائیل را ایجاد کرده بود را در ایران پیاده کند، بنابراین رژیم او را دنباله پادشاهی کوروش که ۲۵۰۰ سال قبل موجب آزادی یهودیان از بابل شده بود نامیدند و به همین دلیل، سلسله پادشاهی ایران را از چند هزار سال به ۲۵۰۰ سال تقلیل دادند!
*ولایتفقیه از آغاز عصر غیبت مطرح بوده است
بهمنی بابیان اینکه ولایتفقیه در ۵۰۰ سال اخیر ایران در واقعیت عینی جامعه شیعی مطرح بوده است گفت: مردم ایران برای علمای شیعه و مرجعیت ارزش فراوانی قائل بودند و با فتوای جهاد آنان در مقابل دشمنان میایستادند. ولایتفقیه از زمان غیبت امام زمان (عج) برای سرپرستی شیعیان مطرح بوده است و این عنوان تنها مربوط به انقلاب اسلامی نمیشود.
این محقق با اشاره به نقش پررنگ مراجع تقلید شیعی در سرنوشت ایران اسلامی بیان داشت: فتوای جهاد و دفاع مقدس در برابر دشمنان روسی و انگلیسی توسط مراجع تقلید صورت میگرفت و خود در صف اول جهاد بودند. هرچند باخیانت برخی نفوذیها، این جنگها به عقد قراردادهای ننگینی مانند ترکمانچای یا گلستان منجر میشد.
وی افزود: اگر مراجع تقلید شیعه و فتوای جهاد آنها نبودند، بهجای از دست رفتن چند شهر، کل ایران نابود میشد. توجه مردم به فتوای مراجع تقلید به حدی بود که در زمان ناصرالدینشاه، با تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی که از مراجع بزرگ بود، قلیانها شکسته شد و صنعت اروپاییان در آستانه ورشکستگی قرار گرفت.
*رد پای انگلیس در استعمار کشورهای اسلامی
بهمنی گفت: تیپو سلطان، حاکم شیعی هندوستان و ضد انگلیس بود و با حمایت حاکم شهر هرات، سالها با استعمار بریتانیا در هند جنگید. انگلیسها با فریب، فتحعلی شاه را با حاکم هرات درگیر کردند و با غلبه بر تیپو سلطان که حامی خود را ازدستداده بود، تمام هندوستان اسلامی را مستعمره خود کردند و اسلام را از این کشور زدودند.
*دست انگلیسیها آلوده به نسلکشی و هلو کاست ایرانیها است
عضو هیئتعلمی موسسه امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: محمدقلی مجد که پدرش یکی از بزرگان رژیم پهلوی است در لابلای اسناد منتشره وزارت خارجه آمریکا، به اسنادی در مورد ایجاد قحطی و قتلعام حدود ده میلیون ایرانی توسط انگلیسیها دست پیدا کرد.
بهمنی ادامه داد: محمدقلی مجد میگوید در جریان جنگ جهانی اول، انگلیسها برای کمک به روسها و کنترل آشوبها و اعتراضات احتمالی مردم ایران، تصمیم گرفتند ایران را با یک برنامه کمهزینه تضعیف کنند و هر آنچه خوراکی محسوب میشد از بازارها و انبارها جمعآوری کردند و در فاصله سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۹ شمسی، قحطی فراگیری در ایران به راه انداختند و این در حالی است که در هیچیک از اسناد تاریخی آن دوره حرفی از کمبارانی یا آفت درکشت و زرع نیست.
وی از خباثتهای انگلیسیها که همواره با ما دشمنی ورزیدند گفت و اضافه کرد: بازار را خالی کردند تا مردم بعد از خوردن گوشت احشام، اسب، قاطر و الاغ خود را نیز بخورند و به تعبیر سردار انگلیسی دیگر وسیلهای برای جنگ با انگلیس نداشته باشند. آنها برای تأمین آذوقه سربازان روسی، حدود ۱۰۰ هزار تن خوراکی و غذا از ایران به روسیه فرستادند، درحالیکه مردم ایران از گرسنگی جان میدادند.
*از تفکر سراپا فرنگی شدن تا خودباوری و حفظ استقلال و آزادی
بهمنی به ۵ ایده متناقض افراد صاحب نفوذ در دویست سال گذشته برای پیشرفت ایران اشاره کرد و گفت: ایده اول «از سر تا نوک پا فرنگی شدن» و وابستگی کامل به غرب بود. ایده دوم، تعدیل و اصلاح دین و ترویج دنیاپرستی بود که توسل، شفاعت، عزاداری برای امام حسین (ع) را شرک و کفر و مانع تعامل با دنیا میدانستند و هدفشان از بین بردن مذهب شیعه بود.
عضو شورای علمی گروه تاریخ اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی (ره) افزود: دسته سوم معتقد بود که باید هر آنچه از دین که با معیار و علم غربی ناسازگار است دور بریزیم که این عقیده نیز شبه وهابی بود و با زبان علم به سلاخی و تجزیه دینی سفارش میکرد.
این پژوهشگر مسائل تاریخی ادامه داد: این ایده چهارم برای کسانی بود که با مشاهده اوضاع سیاسی و بازیهای سیاستمداران، نه میتوانستند دین را اجرا کنند و نه توان مقابله با دشمن را داشتند؛ بنابراین عبا بر سر کشیدند و تنها به امور دینی فردی پرداختند و در شکستها و خیانتها دخالتی نکردند. این گروه نیز در عمل نتیجه مطلوب غربگرایان را تأمین میکرد؛ زیرا دین را در امور سیاست و مملکتداری دخالت نمیدادند.
*انقلاب اسلامی نمونه موفقی از شعار «میشود میتوانیم» بود
بهمنی تصریح کرد: ایده پنجم، ایده «میشود میتوانیم» امثال میرزای شیرازی و شیخ فضلالله نوری و امام خمینی (ره) بود که در مقابل تمام ایدههای قبلی و شعار «از سر تا نوک پا فرنگی شدن» قرار داشت و معتقد بود که به پشتوانه دین و با تکیهبر نیروی داخل، میتوان مردم را از زیر یوغ غرب بیرون کشیده و خود حاکم بر سرنوشت کشور خود باشیم و حفظ تمامیت ارضی در دوران دفاع مقدس و پیشرفتهای متعدد پس از انقلاب اسلامی شاهدی بر این ایده حسابشده و ارزیابی صحیح است.
وی گفت: غربیها و شیفتگان انگلیس و آمریکا با تمسخر میگفتند ایرانیها نمیتوانند حتی لول هنگ (آفتابه گلی) بسازند. مخالفان ملی شدن نفت نیز همین عقیده را داشتند و برخی امکان پیشرفتهای علمی، پزشکی و صنعتی را در ایران محال میدانستند؛ درحالیکه اکنون پس از ۴۰ سال در برخی زمینهها در جایگاه نخست جهان قرار داریم.
این کارشناس مسائل تاریخی و سیاسی با اشاره به تفکر غربگرای کنونی در کشور افزود: شهید تهرانی مقدم میگفت توان ما به میزان اعتمادبهنفس، توسل و توکل و باور ما به خدا بستگی دارد. او و گروهش با مهندسی معکوس موشکهای روسی و چینی و وسایل پیشپاافتاده موشک و راکت ساخت. امروز با تلاش پیروان تفکر امام خمینی (ره) موشکهایی داریم که امکان هرگونه حمله نظامی دشمنان را از بین برده است.
بهمنی راه برونرفت از وضعیت حاضر را اجرای اصول بنیادی انقلاب و سند مدون پیشرفت دانست و عنوان کرد: رهبر معظم انقلاب با تدوین سند الگوی پایه اسلامی – ایرانی پیشرفت و دعوت از نخبگان، دانشمندان و صاحبنظران برای بررسی عمیق ابعاد آن، چشمانداز ۵۰ سال آینده را پیش روی ما قرار دادهاند که با بهرهگیری از آن، میتوان به آینده روشن ایران اسلامی امیدوار بود. این فراخوان حرکت عمومی یک ملت برای تعالی و سربلندی است، هر کس دیر بجنبد، خودش دورتر خواهد ماند.