تابناک ایلام -جمال دارابی:: کشورما در طول سال شاهد حوادث طبیعی وغیر طبیعی زیادی است .دامنه برخی اتفاقات جزیی و محلی و برخی نیز دارای آثار و حواشی ملی و گاه بین المللی هستند.
بارش باران برابراست با جاری شدن سیل وحادث شدن خسارت میلیاردی در نصف استان های کشور، قطار مسافران با خطای انسانی راه به مقصد نمی برد ،برف راه ها را چنان می بندد که زنان حامله در ماشین ها وضع حمل می کنند،پلاسکو طعمه بی تدبیری و ضعف مدیریت شهری می شود ،بهمن درجاده ها ماشین می بلعد و...
تصادفات رانندگی هم که به قصه نام آشنای همه روزه خانواده های ایرانی بدل شده است و جاده های بی کیفیت درکنار خودروهای ملی یک تنه سهم عمده ای از اتفاقات بد زندگانی ما را تشکیل داده اند .
هر حادثه کوچک یا بزرگ خاطره و لکه ای سیاه در ذهن مخاطبان برجای می گذارد . دیدن صحنه یک تصادف ، حادثه ساختمان پلاسکو ، فوت دختر دانشجو در سیلاب درون شهری آنهم مقابل دیدگان تماشاگران و هزاران مساله مانند اینها می توانندبه مرور پوشش بسیار سرد و نگران کننده ای از یاس و ناامیدی دراذهان جامعه ایجاد کنند.
اگر درروزهای بعد ازپلاسکو به یک مهد کودک سر زده باشید با حجم انبوهی از نقاشی های کودکانی مواجه می شوید که از این سوژه برای خود استفاده کرده اند و قطعا سوالات بی شماری در ذهن کنجکاو آنها بی پاسخ خواهد ماند.
چگونه است که رییس پلیس کشوراز توقف شماره گذاری فلان خودروخبر می دهد و درکمال ناباوری می بینیم که این وعده عمل نمی شود.
چگونه است که ماده 55 قانون شهرداری ها وظیفه شهرداری و شورای شهر تهران را به وضوح تعیین کرده است ولی ایشان از نخستین لحظات حادثه پلاسکو به ارسال چند نامه فاقد ضمانت اجرایی اشاره می کنند و سعی دارند خود را تبرئه نمایند .
پلاسکو بعد از چند روز از نقاشی کودکان حذف می شود ، تصادف وآتش سوزی قطاربا یک استعفا تمام می شود،سیلاب ها هم با اختصاص چند وام از محل اعتبارات ستاد بحران حل و فصل می شود اما تکلیف زنان بیوه ای که غم از دست دادن شوهر و یار زندگیشان به بیچارگی و نداری ودربه دری ختم می شود باید چه تدبیری کنند؟
کودکان چشم انتظاری که دیده بر در دوخته اند تا اسباب بازی ها و مداد رنگی هایی که دیروز قولش را گرفته اند تحویل بگیرند بایدبه کدامین گناه بسوزند ؟
یک فقره تصادف منجر به مرگ می تواند چندین خانواده را از مسیر و جریان اصلی زندگی بازداردو آنها را به رویکردو بازه جدیدی سوق دهدکه قطعا هیچ وقت سامان نمی یابدو همه آرزوها و آینده آنها نیمه تمام شده وبدون خط فاصله به سطر بعدی می رسد ...
به نظر شما اتفاق بعدی چیست ؟ چند نفر باید با ازخودگذشتی طعمه مرگ شوند و بالاخره چند خانواده بی سامان خواهند شد ؟