این که سرزمین آذربایجان از چه زمانی، زبان ترکی کنونی خویش را برگزیده و ریشه آن در کدام دوره است را به اساتید تاریخ واگذار میکنیم و با کسی در این زمینه به مجادله نمیپردازیم.
اما آنچه که محل بحث ما است، این است که زبان ترکی آذربایجان همان زبانی است که بیش از یک سوم جمعیت ایران اسلامی با تفاخر به آن تکلم میکنند و نیز همان زبانی است که بخش قابل توجهی از گویش مردم کوچه و بازار بخشهایی از ترکیه، عراق، داغستان، گرجستان، چین و افغانستان و سراسر جمهوری آذربایجان را تشکیل میدهد.
این زبان نه آذری به عنوان لهجهای از فارسی، و نه استانبولی است و نه آن است که اینک از تلویزیون باکو پخش میشود.
روزگار سیاه پهلوی، دولتمردان و مزدوران بیگانه با راهبردهای انگلیسی و امریکایی به بهانه پیشبرد اهداف پان ایرانی، هر چه میتوانستند به مخالفت با زبان ترکی پرداختند و پس از انقلاب اسلامی نیز کمونیستها و برخی از فریبکاران ضد اسلام به بهانهی محدودیتهای مقطعی و بعضی واقعیتهای موجود با دستاویز قرار دادن عدم اجرای اصل 15 قانون اساسی با بهانه دفاع از حقوق مردم آذربایجان کوشیدند تا زبان را به جای دین و مذهب مردم معرفی کنند و به عبارتی دین و انقلاب اسلامی را مخالف فرهنگ و زبان آذربایجان قلمداد نمایند. این راهبرد موزیانه از دو جهت به مردم مسلمان ایران، خصوصا مردم آذربایجان و زبان مادری آنان لطمه جدی وارد میکرد. از سویی مردم متدین و انقلابی را به مخالفت با حفظ و توسعه زبان ترکی برمیانگیخت و از طرف دیگر عدهی قلیل فریبخورده با گرایش به زبان ترکی آذری، خود را از دین و مذهب توده مردم جدا میانگاشتند. به زعم آنان، انگار که دوست داری زبان مادری لزوما باید با دین ستیزی و ضدیت با انقلاب نمود پیدا کند.
برخی وطن فروشان و شیفتگان حکومت محلی آذربایجان در زمان اتحاد جماهیر شوروی و ته ماندههای فرقه دموکرات آذربایجان، در طول سالیان گذشته سعی داشتهاند شبیه آنچه از جانب فرهنگستان و تلویزیون باکو منتشر میشود را به عنوان زبان ادبی ترکی آذربایجانی معرفی کنند و افندی های آتاتورک نیز سعی داشتهاند از این قافله عقب نمانده و زبان ادبیات مردم آذربایجان را هر چه بیشتر به سوی لهجه استانبولی سوق دهند که البته رگههایی از این هیاهوها و رسوبهایی از این تبلیغات هنوز هم در ذهن عدهای جا خوش کرده است.
حال چاره چیست؟ راه و کار متعادل، معقول و منطقی کدام است؟ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران طی اصول مترقی خود، آموزش زبان مادری را آزاد اعلام کرده و هویت، زبان و آیین اقوام ایرانی را به رسمیت شمرده است. آری، راهکار معقول و منطقی اجرایی کردن همین اصول مغفول و ضروری میباشد، اما متأسفانه رسوبات همان روزگاران گذشته که پیشتر به آن اشاره شد در ذهن و دل سیاست پیشگان سطحی نگر و ندرتاً چاپلوسانی متظاهر به دفاع از حریم ایران و جایگاه زبان و ادبیات فارسی، عرصه را بر دلسوزان حقیقی نظام اسلامی و دوستداران زبان و ادبیات اقوام ایرانی تنگ کرده و هنوز هم که حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب شور انگیز ملت مسلمان ایران میگذرد، میخواهند میثاق بزرگ ملی یعنی قانون اساسی به بهانههای واهی نزد اقوام ایرانی بی اعتبار نمایند و به برکت همین چاپلوسان متظاهر است که هنوز هم در محافل ادبی کشور، هستند افراد نا آگاه و گاه مزدوران آگاهی که ذهن و دل این سرزمین خدایی را از انقلاب اسلامی به بهانه دفاع از زبان و ادبیات ترکی خالی میکنند و بازارشان حسابی سکه است!
آموزش زبان ترکی آذربایجانی که قانون اساسی آن را به رسمیت شناخته، چه الزاماتی دارد؟ طبیعی است که برای آموزش کلاسیک یک زبان، نیاز به معرفی زبان معیار از سوی یک مرجع علمی قانونی است و آن مرجع جایی جز فرهنگستان زبان و ادب نمیتواند باشد.
کارکردها و ضرورتهای تأسیس فرهنگستان:
- دارا بودن بیش از هفتاد میلیون متکلم در ایران اسلامی، جمهوری آذربایجان، خاورمیانه و اقصی نقاط جهان.
- قطع بهانههای واهی تاریخی فرصت طلبان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران و مردم مسلمان آذربایجان.
- تحقق مطالبه تاریخی مردم مسلمان آذربایجان در یک قرن اخیر
- تحکیم مبانی وحدت ملی و قطع معارضات قومی
- پدید آمدن معیار ترکی آذربایجانی
- آشنایی و گرایش همگان به زبان معیار ادبی و جلوگیری از ورود واژگان بیگانه به ادبیات آذربایجان و در نتیجه حفظ هویت بومی در راستای ارتقا هویت ملی
- تبدیل فرهنگستان ادب و زبان آذری در ایران به مرجع آذری زبانان جهان، با توجه به نقش تبریز و آذربایجان ایران در تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منطقه
- جلوگیری از تخریب و دست اندازی به زبان ترکی آذری به عنوان یکی از مواریث و گنجینههای علمی و ادبی ایران اسلامی
- حفظ و حراست از دست آوردهای مکتوب ادبی گذشته و حال
- ایجاد انگیزه و اراده در صاحبان ذوق و هنر برای پدید آوردن آثار ارزشمند و ماندگار با توجه به ظرفیتهای فراوان زبان ترکی آذری
- تجلیل و نکوداشت بزرگان و نخبگان ادبی و هنری در راستای غنای ادب و هنر ایران اسلامی
- ثبت و حفظ آیینه ها، آداب و رسوم، لباس و فرهنگ آذربایجان به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ایران بزرگ
- تبیین و تدوین تاریخ کهن و معاصر اذربایجان با بهرهگیری از منابع موثق و قابل اعتماد و جلوگیری از تاریخ نگاریهای مغرضانه و داستان پردازیهای تاریخی
اما ورای همه معارضات و بگو مگوهای تاریخ و مانورهای سیاسی و عناد برخی معاند اسلام و ایران بر همگان واضح و آشکار است که خواص و عوام مردم آذربایجان همواره زبان فارسی را به عنوان یک ادبیات فاخر دوست داشتهاند و به آن عشق ورزیدهاند و نه تنها لحظات زندگی خویش را با اثار ادبی منظوم و منثور ادب فارسی آراسته اند بلکه سهمشان در اعتلا و غنای شعر و ادبیات فارسی کمتر از فارس زبانان نبوده است.
شاعران بزرگی چون صائب تبریزی، خاقانی شیروانی، نظامی گنجوی، مهستی گنجوی، حکیم محمد فضولی، حکیم ابوالقاسم نباتی، پروین اعتصامی، میرزا نصر الله بهار، طرزی افشار ارموی، اوحدی مراغهای، ذوالفقار، فلکی شیروانی، قطران تبریزی، مغربی تبریزی، همام تبریزی، استاد محمد حسین شهریار و دهها شاعر و نویسنده بزرگ دیگر برگهای زرینی در تاریخ زبان و ادبیات فارسی گشودهاند و برخی از آن بزرگان چون خاقانی، صائب، نظامی و شهریار، سبک و شیوهای جدید به آن افزودهاند.
دولت آبادی در کتاب شاعران پارسی گوی قفقاز از چهارصد شاعر ترک آذربایجان که همگی از بزرگان و دارای اثر بوده و در قفقاز و مارواء ارس میزیستهاند نام برده است.
از سوی دیگر حجم کتابهای شعر آذری در مدایح و مراثی ائمه اطهار (ع) که توسط شاعران متقدم و معاصر آذربایجان پدید آمده است، منحصر به فرد و شگفت انگیز است و قابل قیاس با حجم اشعار و کتب ادبی زبانهای فارسی و عربی، موضوع مدیحه، مرثیه، نوحه و شبیه خوانی نیست.
این موضوع نشان دهندهی عمق اعتقادات و احساسات ادیبان و عموم مردم آذربایجان به ائمه معصومین (ع) و خصوصاً واقعه شور انگیز عاشورا است.
آیا چنین زبان فاخر که محور قلم فرساییاش توحید، نبوت و امامت و موضوع عاشورا و کربلا است، طلب نمیکند که پاس داشته شود و از دستبرد بدخواهان و معاندان نظام و اسلام مصون بماند؟ آیا چنین مردمان بزرگوار و اندیشمندان بزرگی که در طول تاریخ، به دور از افراط و تفریط، همواره اندیشه و قلمشان در خدمت اعتلای ایران عزیز و اسلام ناب محمدی (ص) و دفاع از حریم ولایت و امامت بوده است نباید به حقوق قانونی و بدیهی خود دست یابند؟
بیایید در تفکرمان بازنگری کنیم، جِرمهای رسوب کرده را بشوریم، زنگارهای کهنه را از آیینه دل بزداییم و عاقلانه و منطقی در تحقق همه اهداف قانون اساسی میهن و انقلاب اسلامیمان بکوشیم.