شامگاه گذشته همایش ملی «شیراز خاستگاه تعزیه» در محوطه باز مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس برگزار شد. در این مراسم دکتر کوروش کمالی سروستانی تعزیه را «سوگ واژه هایی حماسی» و نقش بسته بر کوبه‌های دالان تاریخ خواند که «شکوه بزرگی را به تصویر می کشد».
کد خبر: ۵۱۱۰۲۷
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۶ - ۲۳:۲۶ 18 October 2017
تابناک فارس به نقل ازافسانه:به گفته مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس تعزیه قرار است «تا هماره هستی، بر آزادگی، رادمردی و راستی ایمان راست قامتانی پای بفشرد که آیینه ای تمام نمای از اسطوره و قداست‌اند». کمالی می گوید آنگاه که این حماسه تا همیشه مانا بر تارک تاریخ نقش می بست، تعزیه؛ سوگوارۀ نمایش ایرانی ـ شیعی می رفت تا در سایه  تعامل مذهب و هنر چونان  رسانه شیعه و درام ماندگار در پاسداشت اسطوره حماسه و شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) نقش دوام یابد. کمالی سپس به تعبیر پیتر چلکووسکی اشاره می کند که «تعزیه هنر بومی پیشرو ایران است و از آنجا که شیعیان مرگ امام حسین(ع) را عمل مقدس و رهایی‌بخش می‌دانستند، اجرای مراسم محرم را نوعی تلاش به سوی نجات و فلاح به حساب می‌آورند، بعدها نیز پنداشتند که مشارکت در نمایش‌های تعزیه، خواه در ردیف بازیگران، خواه تماشاگران، آنان را از شفاعت امام حسین(ع) در روز قیامت بهره‌مند خواهد ساخت».

کوروش کمالی در ادامه می گوید: گرچه از نخستین دمان قرن سوم هجری سوگواری بر شهادت امام، به گونه نوحه‌سرایی ؛ نقل و روایت فاجعه کربلا پدیدار شد، اما با گذر زمان در کسوت روضه‌خوانی روی نمود که خود توأمان با ذکر مصائب بود.

به گفته کمالی از آن پس؛ پرده‌خوانی، حمله‌خوانی، مسلم‌خوانی و مقاتل‌خوانی نیز بر این مقوله ها افزوده شد، تا بدانجا که در دوران صفویه اوج گرفت و به شبیه‌خوانی رسید.

به گفته او در دوران زندیه در شیراز تعزیه تکامل و تحول یافت و بدین ترتیب تعزیه به عنوان تکامل‌یافته‌ترین شیوه هنری پاسداشت حماسه کربلا در آمیزه‌ای مؤثر از شعر و موسیقی و گفتگو و حرکت در شیراز اقبالی عمومی یافت و به یکی از قوی‌ترین شکل‌های نمایش آیینی جهان تبدیل شد.

کمالی در ادامه به نقل از نصرالله فلسفی در کتاب زندگانی شاه عباس اول، یعقوب آژند در کتاب نمایش در دورة صفوی، جلال ستاری در کتاب زمینة اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران، محمدعلی سلطانی در کتاب طریقت صفویه و بسیاری از سفرنامه‌نویسان خارجی به ویژه ویلیام فرانکلین انگلیسی، می گوید: تکوین شبیه‌خوانی و تعزیه‌خوانی در دوران صفویه بوده است و تکامل و عمومی شدن آن در دوران کریم‌خان زند در شیراز و همة این شواهد را استاد صادق همایونی در سال 1377 در کتاب ارزشمند شیراز خاستگاه تعزیه در کنار هم آورده است.

مدیر مرکز سعدی شناسی می گوید: گرچه تاکنون پیرامون تاریخ تعزیه، ویژگی‌ها و زیبایی‌های آن و نسخ و روایات مختلفش، تحقیقات درخوری صورت پذیرفته، اما توجه به خاستگاه و زمینه اجتماعی آن از پژوهشی کم رنگتر بهره مند بوده است. «شاید بتوان با برخی از صاحب‌نظران در این راستا ، هم‌داستان شد که: در واقع خروج شیعه از جامعه یا امت واحده اسلامی، درام آفرید و احساس غیریت پدید آوردند؛ زیرا شیعه با تقدیر به معنای سیاسی واژه یعنی واقعیت تاریخ عصر و نظام حاکم، درگیر شد و این برخورد، مبتنی بر دریافتی دراماتیک از تاریخ بود».

کمالی می گوید به زعم شیعه، تاریخ از معصومیت دور افتاده بود، چون خون امام علی(ع) و امام حسین(ع)، پیمان با خدا را شسته بود، پس می‌بایست لوث گناه را از دامان تاریخ سترد، به انتظار روزی که منجی ظهور کند و آلودگی‌ها را بزداید.

بنابراین، شیعه حکومت مستقر را غاصب می‌شمرد و واقعیت عینی را قبول نداشت و به نظامی آرمانی می‌اندیشید و آرزومند جایگزین کردنش با نظام حاکم بود و به بیانی دیگر ؛ می‌خواست با اراده‌اش، تاریخ را در مسیری دیگر اندازد، زیرا ، باور نداشت که آن تاریخ یا «جبر»، عادلانه و مثبت و امیدبخش و موجب خوش‌بینی و بهروزی و نیک‌فرجامی باشد. «از این رو ضرباهنگ زمان درونی‌اش با ضرباهنگ روند تاریخی یا زمان برونی، هم‌خوان نبود. بدین جهت سر به اعتراض برداشت، چون در درون و بیرون خویش، آنچه حس و مشاهده می‌کرد، سراسر تضاد بود و همین تناقض و تعارض، زمینه‌ساز پیدایی درام یا کشف درام شد. به بیانی دیگر شیعه نخواست خوشبینانه به تاریخ و جماعت عصر بپیوندد، بی‌هیچ‌گونه جدل و جدالی و با نادیده انگاشتن فردیّت و امحاء شخصیتش، در جماعت یکپارچه، مستحیل شود. این فردگرایی در قبال جمع‌گرایی بود که درام آفرید». کوروش کمالی در ادامه می افزاید: محمد عزیزه که این فرایند را صورت‌بندی کرده، بر آن است که: «تشیع به کشف تئاتر نائل آمد، زیرا قانون‌شکنی را تجربه کرده بود» و «ناهمگون» و «ناهنجار» شده بود.

کمالی سپس نتیجه می گیرد که در ایران پس از اسلام، شاهد ظهور و رواج و رونق درامی تاریخی ـ اسطوره‌ای و مردم‌پسند به نام تعزیه‌ایم. «شیعه به سبب آنکه هر حکومت جز حکومت امامان و نواب امامان معصوم را غاصب می‌دانست، با واقعیت تاریخی درگیر شد، یعنی تاریخی را که واقعیت داشت، انکار و تکذیب کرد و تاریخی آرمانی را که هنوز نبود، ولی می‌بایست می‌بود، بر حق دانست و این «ناخوانی» و «ناهمزمانی» که ریشه و خصلتی سیاسی و اجتماعی و نه تنها اخلاقی داشت و نبرد میان خیر و شر و نور و ظلمت، اسطوره زیربنای آن است، بذر درام را در ذهن و ضمیر شیعیان افشاند که اندک اندک بالید و بر داد و تعزیه شد».

مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس معتقد است: بدین ترتیب بر تارک تاریخ نقشی از حماسه و اسطوره را رقم زد تا تعزیه گردانان به تصویر دوباره ای از این شکوه و حماسه دست یازند.

کمالی در پایان سخنان خود می گوید: ما نیز چونان شما؛ این نمایش آیینی را فرصتی برای دوباره اندیشیدن به شکوه، رادمردی و آزادگی و استقامتی بر می شماریم که ریشه در عشقی ماندگار داشت. «آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه فال به نام من دیوانه زدند...» 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار