آمارها نشان می دهد که 30 درصد خانه های کلانشهرهای کشور در اختیار زنان مجردی است که بدون خانواده و گاه با مردی که شوهرشان نیست در آن زندگی می کنند.
کد خبر: ۳۵۱۳۵۷
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۹ 29 December 2016

رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران که پیش از این رئیس پلیس پاییتخت هم بوده است، می‌گوید:« باید به خاطر آن‌چه از آن به عنوان زندگی مجردی یاد می‌شود نگران بود.» چند روز پیش بود که مرتضی طلایی در صحبت با خبرگزاری ایلنا به این موضوع اشاره کرد که محله‌های شمال شهر تهران با یک آسیب اجتماعی تازه روبه‌رو هستند که پیامدهای خطرناکی برای جامعه به همراه دارد. آن‌طور که این عضو شورای شهر تهران می‌گوید، دختران و پسران در شمال شهر تهران زندگی بدون ازدواج رسمی را انتخاب کرده‌اند و این موضوع بین دانشجویان روال بیشتری دارد. با این‌که هنوز آمار رسمی درباره این پدیده اجتماعی عنوان نشده، اما حالا جامعه‌شناسان از رواج زندگی خارج از چهارچوب ازدواج ابراز نگرانی می‌کنند.

در شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز حدود 30 درصد از زنان مجرد در خانه‌های مستقل زندگی می‌کنند. این‌طور که مدیر کل ثبت و احوال تهران به خبرگزاری مهر می‌گوید، سن ازدواج در این استان افزایش یافته و میزان طلاق در سال جاری نسبت به سال گذشته شش درصد بیشتر شده است. تنها در هشت ماه گذشته 22 هزار و 128 طلاق در تهران به ثبت رسیده که بیشتر آن‌ها در یک تا دو سال اول زندگی مشترک رخ داده است. همین آمار شاید قضات دادگاه‌های خانواده را بر آن داشته تا از صدور حکم طلاق پرهیز کنند و مراجعان به دادگاه را به ادامه زندگی با همدیگر دعوت کنند.

بررسی‌های موشکافانه حالا نشان می‌دهد که بسیاری از جوانانی که این روزها علاقه و تمایل زیادی به ازدواج سفید نشان می‌دهند، دلایل خود را برای روی آوردن به این پدیده اجتماعی، ترس از افزایش نرخ طلاق عنوان می‌کنند. آن‌ها با روی میز گذاشتن دلایل بسیار زیادی که در انتهای همه‌شان نشانه‌های ترس از بهم خوردن زندگی مشترک به چشم می‌خورد، سعی می‌کنند خودشان را از این آسیب اجتماعی دور نگه دارند. در این میان دیگرانی هم هستند که دلایل ویژه‌ای برای خودشان دارند.

عوامل گرایش به ازدواج سفید

گريز از مراسم سنتي ازدواج و تعهدات مادی و غیرمادی بسياري كه اين نوع ازدواج‌ها بر جوانان بار مي‌كند، از عوامل موثر بر گرايش به اين شيوه از زندگي در كنار يكديگر است. يكي از اين تعهدات، رفت‌وآمدهاي خانوادگي و فاميلي است كه از هر نظر براي زوج‌هاي جوان سخت است. هم‌چنين تبعات اقتصادي مراسم ازدواج و زندگی بعد از آن است که جوانان را به گريز از ازدواج‌هاي سنتي و روي آوردن به اين نوع روابط تشويق مي‌كند.

عامل ديگر، ترس از طلاق و ناهمخواني اخلاقی و رفتاری دختر و پسر است. به‌ويژه در شرايطي كه آمار طلاق بالا رفته، برخي از جوانان ترجيح مي‌دهند كه به معرفي نزديكان يا دوستان از فرد مورد نظر برای ازدواج كفايت نكنند. اين مسأله حتي براي دختران اهميت بيشتري دارد، زيرا آنان بيش از پسران بر اثر طلاق لطمه مي‌بينند. شايد گفته شود حتي با پذيرش اين استدلال انتخاب اين شيوه كه از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. در پاسخ بايد گفت كه از منظر دختر و پسر اين طور نيست. با پذيرش ازدواج، شرايطي پيش مي‌آيد كه هزينه جدايي را بسيار سنگين مي‌كند، در حالي كه مسأله در ازدواج سفید قدري فرق مي‌كند. نکته مهم این است که چرا دختران چنین نوع از زندگی مشترک را انتخاب می‌کنند درحالی‌که به‌ظاهر هزینه وارد شدن در این رفتار برای آنان بیشتر است؟

يك عامل مهم ديگر كه ممكن است كمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، اين است كه با اين شيوه قانون خانواده و شرايط حاكم بر آن دور زده مي‌شود! اين مسأله براي افرادي كه ازدواج كرده‌اند و سپس طلاق مي‌گيرند اهمیت بيشتری دارد. در ساختار اغلب خانواده‌ها و براساس حقوق موجود، مرد رئيس خانواده است، هرچند از اين جمله مي‌توان برداشت‌هاي گوناگون كرد، ولي برخي از مردان با وضعيتي كه در خانه ايجاد مي‌كنند، به نوعي شيوه سلطه بر زن را برمي‌گزينند، و برخي از خانم‌ها هم كه نمي‌خواهند چنين سلطه‌اي را پذيرا شوند، اقدام به طلاق مي‌كنند، و پس از طلاق حاضر مي‌شوند بدون رابطه حقوقي رسمي دائمي و فقط در قالب صيغه با يكديگر و در زير يك سقف زندگي كنند و تسلط مرد را نپذیرند طبيعي است كه در اين شرايط مرد قدرت ناشي از رياست خانواده را در اختيار ندارد.

گريز از مراسم سنتي ازدواج و تعهدات مادی و غیرمادی بسياري كه اين نوع ازدواج‌ها بر جوانان بار مي‌كند، از عوامل موثر بر گرايش به اين شيوه از زندگي در كنار يكديگر است. يكي از اين تعهدات، رفت‌وآمدهاي خانوادگي و فاميلي است كه از هر نظر براي زوج‌هاي جوان سخت است. هم‌چنين تبعات اقتصادي مراسم ازدواج و زندگی بعد از آن است که جوانان را به گريز از ازدواج‌هاي سنتي و روي آوردن به اين نوع روابط تشويق مي‌كند.

عامل ديگر، ترس از طلاق و ناهمخواني اخلاقی و رفتاری دختر و پسر است. به‌ويژه در شرايطي كه آمار طلاق بالا رفته، برخي از جوانان ترجيح مي‌دهند كه به معرفي نزديكان يا دوستان از فرد مورد نظر برای ازدواج كفايت نكنند. اين مسأله حتي براي دختران اهميت بيشتري دارد، زيرا آنان بيش از پسران بر اثر طلاق لطمه مي‌بينند. شايد گفته شود حتي با پذيرش اين استدلال انتخاب اين شيوه كه از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. در پاسخ بايد گفت كه از منظر دختر و پسر اين طور نيست. با پذيرش ازدواج، شرايطي پيش مي‌آيد كه هزينه جدايي را بسيار سنگين مي‌كند، در حالي كه مسأله در ازدواج سفید قدري فرق مي‌كند. نکته مهم این است که چرا دختران چنین نوع از زندگی مشترک را انتخاب می‌کنند درحالی‌که به‌ظاهر هزینه وارد شدن در این رفتار برای آنان بیشتر است؟

10 د‌‌‌ليل ريشه‌اي

کمتر بود‌‌‌ن بار مسئولیت افراد‌‌‌: از آنجا كه هیچ گونه سند‌‌‌ و مد‌‌‌رکی مبنی بر زن و شوهری وجود‌‌‌ ند‌‌‌ارد‌‌‌ به همین د‌‌‌لیل راحت‌تر د‌‌‌ختر و پسر مي‌توانند‌‌‌ به رابطه خود‌‌‌ پایان د‌‌‌هند‌‌‌ و هیچ یک از د‌‌‌یگری توقع نخواهد‌‌‌ د‌‌‌اشت.

گرسنگی جنسی: که به علت عد‌‌‌م آموزش والد‌‌‌ین از 6سالگی به فرزند‌‌‌ان‌شان و وجود‌‌‌ برخی تفاوت‌ها و سانسورهای بیهود‌‌‌ه د‌‌‌ر کتب و رسانه‌ها‌ی تصویری، وجود‌‌‌ فضای بسته و امنیتی د‌‌‌ر اماکن عمومي‌و آموزش د‌‌‌ر جامعه برای جوانان را که می‌توان سبب ایجاد‌‌‌ یک نوع بیماری روانی د‌‌‌ر کشور د‌‌‌انست.

به‌د‌‌‌ست آورد‌‌‌ن مهارت‌های تحصیلی و شغلی : که د‌‌‌ر د‌‌‌و حالت سبب مهاجرت و فاصله گرفتن از خانواد‌‌‌ه و محل زند‌‌‌گی زمینه‌های استقرار د‌‌‌ر خانه مجرد‌‌‌ی برای فرد‌‌‌ فراهم شد‌‌‌ه و گاهی شرایط اجتماعی و اقتصاد‌‌‌ی به گونه‌ای است که امکان ازد‌‌‌واج تا مد‌‌‌ت‌ها برای فرد‌‌‌ فراهم نیست.

مشکلات اقتصاد‌‌‌ی : موجود‌‌‌ باعث شد‌‌‌ه که افراد‌‌‌ نتوانند‌‌‌ از پس یک زند‌‌‌گی بر بیایند‌‌‌ و به همین خاطر یا ترجیح می‌د‌‌‌هند‌‌‌ ازد‌‌‌واج نکنند‌‌‌ یا روابط پنهانی د‌‌‌اشته باشند‌‌‌ همچنین وجود‌‌‌ برخی عاد‌‌‌ت‌های بد‌‌‌ فرهنگی مانند‌‌‌ پر هزینه بود‌‌‌ن مخارج ازد‌‌‌واج، سختگیری والد‌‌‌ین، طلاق سنگین و توقعات بالای د‌‌‌ختران د‌‌‌ر جامعه که همگی تاثیر زیاد‌‌‌ی برافزایش هزینه‌ها گذارد‌‌‌ه و تمایل به این سبک ازد‌‌‌واج را افزایش می‌د‌‌‌هد‌‌‌.

ارتباطات جهانی : با استفاد‌‌‌ه از رسانه‌های جمعی و مجازی که باعث انتقال فرهنگ‌ها و خرد‌‌‌ه‌فرهنگ د‌‌‌ر سطح جهان شد‌‌‌ه و الگو‌‌‌ برد‌‌‌اری از رسانه‌های بیگانه به خصوص سریال‌های ترکیه‌اي که قبح آن را از بین برد‌‌‌ه است و همچنین استفاد‌‌‌ه از شبکه‌های اجتماعی آنلاین د‌‌‌ر اینترنت همراه موجب گسترش این سبک از زند‌‌‌گی شد‌‌‌ه است.

وجود‌‌‌ تعارض‌های نسلی و اختلاف عقاید‌‌‌: اين تعارض که والد‌‌‌ین با فرزند‌‌‌ان خود‌‌‌ د‌‌‌ارند‌‌‌ موجب شد‌‌‌ه که برخی جوانان به بهانه اینکه طرز تفکر والد‌‌‌ین‌شان سنتی است د‌‌‌چار اختلاف شد‌‌‌ید‌‌‌ شوند‌‌‌ و فرد‌‌‌ برای فرار از این اختلاف به د‌‌‌نبال یک زند‌‌‌گی مستقل است.

گذر از جامعه سنتی به مد‌‌‌رن : د‌‌‌ر این حالت ترس از ازد‌‌‌واج و مسئولیت پذیری برای جوانان افزایش یافته است زیرا که جامعه و فرهنگ مد‌‌‌رن فقط شهرها، روستاها،مراکز آموزشی، کارخانه‌ها، اد‌‌‌ارات و...را تغییر ند‌‌‌اد‌‌‌ه است و باعث تغییرات د‌‌‌ر روابط اجتماعی افراد‌‌‌ شد‌‌‌ه است.

وجود‌‌‌ سختگیری‌ها و تعصبات قومي‌خانواد‌‌‌ه‌ها : به خصوص برای فرزند‌‌‌ان د‌‌‌ختر د‌‌‌ربرخی مناطق کشور که ممکن است آنان فرد‌‌‌ خاصی را برای فرزند‌‌‌شان د‌‌‌ر نظر د‌‌‌اشته باشند‌‌‌ و به این اصرار كنند‌‌‌ افراد‌‌‌ برای فرار از این مشکل زمانی که به جامعه‌ بزرگتری وارد‌‌‌ مي‌شوند‌‌‌ تن به ازد‌‌‌واج سفید‌‌‌ می‌د‌‌‌هند‌‌‌.

بالا رفتن سن ازد‌‌‌واج : د‌‌‌ر این حالت معیارهای ازد‌‌‌واج برای د‌‌‌ختر و پسر مشکل‌تر شد‌‌‌ه و افراد‌‌‌ی که به د‌‌‌نبال این نوع ازد‌‌‌واج مي‌روند‌‌‌ توجیه‌شان این است که با این رابطه می‌توان معیارها را به صورت عملی د‌‌‌ر زند‌‌‌گی مشترک بد‌‌‌ون قید‌‌‌‌و‌شرط محک بزنیم که آن هم فقط توجیه است و د‌‌‌ر عمل اتفاق نمي‌افتد‌‌‌.

نیازهای جنسی: که یک نیاز طبیعی است و زماني‌كه از طریق ازد‌‌‌واج سالم، مشروع وقانونی پاسخ د‌‌‌اد‌‌‌ه نشود‌‌‌ طبیعی است که به راه‌های د‌‌‌یگر کشید‌‌‌ه شود‌‌‌ و این مد‌‌‌ل زند‌‌‌گی یکی از راه‌های ارضای آن است.

-يك عامل مهم ديگر كه ممكن است كمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، اين است كه با اين شيوه قانون خانواده و شرايط حاكم بر آن دور زده مي‌شود! اين مسأله براي افرادي كه ازدواج كرده‌اند و سپس طلاق مي‌گيرند اهمیت بيشتری دارد. در ساختار اغلب خانواده‌ها و براساس حقوق موجود، مرد رئيس خانواده است، هرچند از اين جمله مي‌توان برداشت‌هاي گوناگون كرد، ولي برخي از مردان با وضعيتي كه در خانه ايجاد مي‌كنند، به نوعي شيوه سلطه بر زن را برمي‌گزينند، و برخي از خانم‌ها هم كه نمي‌خواهند چنين سلطه‌اي را پذيرا شوند، اقدام به طلاق مي‌كنند، و پس از طلاق حاضر مي‌شوند بدون رابطه حقوقي رسمي دائمي و فقط در قالب صيغه با يكديگر و در زير يك سقف زندگي كنند و تسلط مرد را نپذیرند طبيعي است كه در اين شرايط مرد قدرت ناشي از رياست خانواده را در اختيار ندارد.
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۸
کاش این آمارها رو علنی میکردند تا اینکه زیر میزی ردش کنن
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار