کد خبر: ۳۴۹۵۸۸
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۵ 26 December 2016
دقيقا نميدانم چند تا؟ اما مي دانم کم نيستند چاه هايي که هر سال در حال عميق تر شدن هستند و سال بعد دیگر خبري از آب نيست!

دوستي مي گفت بيست سال پيش تنها با حفر کردن چاهي به عمق دو متر به آب مي رسيدي و حالا همان چاه، پنجاه متر قد کشيده درون زمين اما خبري از آب نيست که نيست.

هر سال آسمان ناخن خشک تر مي شود و ما حريص تر به تمام کردن چيزي که راستش را بخواهيم همين حالا هم تمام شده، تمام شده اما انگار ما نمي خواهيم باور کنيم.

نمي خواهيم باور کنيم که رود هاي کهنسال ديگر رمقي براي سيراب کردن سرزمينمان ندارند،نمي خواهيم باور کنيم چشمه هاي کور، درياچه هاي بي جان و تالاب هاي از نفس افتاده خبر از نکبتي گريبانگير مي دهند.

طوفان هاي غبار، ريه هاي دود آلوده مان را بيشتر مي آزارند و اينچين داستان ادامه دارِ بي تفاوتي هامان، داستان زندگي کردن براي اکنون هامان ، سرنوشت سرزمينِ فرزندانمان را در هاله ای از ابهام و ترس فرو برده.

طرح هاي آبخيزداري ديگر آنچنان اجرا نمي شوند تا همين باران هاي گاه به گاه و اندک، سر بخورند و چونان آبِ ريخته از دستانِ لرزانِ تشنه کامانِ نيمه جان، از کف بروند و بروند به نا کجا آبادي دور...

هر روز چاه هاي يواشکي مشک زمين را تير باران مي کنند و اتفاقا آب از آب تکان مي خورد و زمين باز هم تشنه تر مشود.
 
 ما به عنوان مردمان سرزمين باستانی ايران، به عنوان بازماندگان اولين فرهنگ عالم گير بايد تکانی به افکار و اعمالمان بدهيم و ياد بگيريم بی تفاوتي هم حدي دارد،

باید یاد بگیریم آب ها را آلوده نکنیم، باید یاد بگیریم پوشش گیاهی را از میان نبریم تا باران آمده از آسمان، درون قلب سرزمینمان آرام بگیرد

و باید یاد بگیریم اینگونه با حرص و ولع خونِ خاک را به بیرون پمپاژ نکنیم.

و باید یاد بگیرند مسولان ادرات عریض و طویلی که در گیرودار کاغذ  بازی و آمارهای جور و واجور دست و پایشان را گم کرده اند! آری باید یاد بگیرند آستین هایشان را بالا بزنند وگرنه هیچ خانه ی آبادی تنها با نقشه ای پر زرق و برق بر کاغذ ساخته نمی شود.

باید همه با هم متوجه باشیم که سرزمینمان جدای از شعارهای بی پشتوانه و خاک خورده محتاج آستین های بالازده است.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار