کد خبر: ۱۳۲۵
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۰ 28 January 2015

از اول انقلاب شروع می کنیم,وقتی که جمعیت ایران هنوز به مرز هشدار نرسیده بود.رفته رفته و با وقوع تحولات سیاسی اجتماعی شامل پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی وارد دهه ی شصت شدیم.دهه ای که رشد جمعیت و نرخ زاد و ولد در آن از هر دوره ی دیگری بیشتر شد و به غایت خود رسید.که البته به همین دلیل و دلایل دیگر,متولدین این نسل با افتخار خود را به نام وزین *نسل سوخته* آراستند.

انفجار جمعیت در دهه شصت خود معلول فاکتورهای بسیاریست که به چند مورد آن مختصرا اشاره می کنیم.

با پیروزی انقلاب اسلامی و در پی آن تحمیل جنگ از سوی دول بیگانه,موجی از همدلی و همفکری میان مردم شکل گرفت و این اتحاد به اوج خود رسید,که لازمه ی تداوم و از بین نرفتن این نسل یکدل,ادامه راه توسط نسل های بعد است که راه پدرانشان را ادامه دهند.قطعا در آن شرایط کمتر به جنبه های دیگر افزایش جمعیت فکر میشده.

مسلما وقتی کودکی متولد میشود باید به همراه او کار,سرمایه و شرایط مناسبی جهت برطرف کردن نیازهایش هم متولد شود که در دهه ی شصت با توجه به شرایط سخت کشور این اتفاق نیفتاده و زیر ساخت های متناسب با جمعیت ساخته نشده.و اکنون جوانان یا همان نسل سوخته ی ما اسیر انواع بیماری های اجتماعی از جمله بیکاری شده اند.البته شاید این عدم آینده نگری که در آن زمان اتفاق افتاده گذشته از عواملی جون جنگ که ذکر شد,خود تابع این بوده است که مردم قبل از آن خیلی تبعات بیکاری برایشان تعریف نشده بود و طعم آنرا کمتر چشیده بودند.و یا شاید توقعات از زندگی کمتر بوده,اما با پیشرفت علم و افزایش ارتباطات در این دهکده ی جهانی حس کمال طلبی در مردم برانگیخته شده و توقعات از خود و زندگی بالاتر رفته که این مورد اجتناب نا پذیر است.

و اما امروز....

امروز که زنگ خطر پیر شدن جمعیت و حتی انقراض نسل به صدا در آمده و سرعت رشد جمعیت در ایران به 1/8 درصد رسیده,مسئولین کشور نگران این مساله شده اند و آنرا به طرق مختلف از جمله تبلیغات گوشزد می کنند.با این وجود مردم این نسل تن به داشتن فرزند زیاد نمیدهند.زیرا این نسلی که اکنون مسئولیت تولید مثل را بر عهده دارد,خود حاصل یک نرخ بالای زاد و ولد بوده و طعم(تلخ) جمعیت زیاد و تبعات آنرا چشیده و تمایلی برای انتقال این حس به نسل بعد از خود ندارد.

صد البته که کاهش نرخ تولد خود خطرات فراوانی مثل پیری جمعیت,کمبود نیروی متخصص و کارآمد و ده ها مشکل دیگر را به دنبال دارد.

اما یک سوال!آیا ورود یک انسان به این دنیا بدون مهیا بودن شرایط رفاهی و اقتصادی امکان پذیر است؟جواب این معادله قطعا در دست مسئولان و چگونگی مدیریت کلان کشور است.

دولت می بایست شرایط اقتصادی و اشتغال جوانان را به گونه ای رقم زند که مردم با شوق به سمت ازدواج بروند نه اینکه با شنیدن نام ازدواج لرزه بر اندامشان بیفتد.

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
آره والااااااااااااااااا. مخصوصا بعضی از جووونای جوون نما
ناشناس
|
Seychelles
|
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۹
کاش مشکل زاد و ولد بود و نه خودکشی،نه اختلاف طبقاتی،نه فقر،نه دزدی ... و نه سرمایه های میلیارد دلاری که از کشور خارج شدن،کاش کشور من هم پیر بود ولی مردم پیرش رفاه داشتند،آرامش داشتند و از سیاست های بیمارو جنجال مذاکرات و سناریو گران کردن دلار برای پرداخت بدهی های دولتی خبری نبود،کاش محل کار برادرم ... تعطیل نمیشد،کاش برادرم بیکار نمیشد،کاش برادم خودکشی نمیکرد،کاش همه چیز درست مدیریت و اداره میشد،برای رفاه مردم،نه برای دزدی از مردم.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار